Thursday, July 31, 2008

آسیب پذیری کابلهای توزیع در محل اتصالات جدا شونده

شکست الکتریکی اتصالی به هنگام جدا کردن آرنج کابل های توزیع ( اتصالات قابل جدا شدن کابل ها ) از بوشینگ ها و کلاهک های عایقی و همچنین کلید زنی های معمول در بهره برداری که با قطع جریان بار کم یا جریان شارژ کابل توام است ، فراوان اتفاق می افتد. در این میان بویژه وقوع شکست الکتریکی هنگام برداشتن کلاهک های عایقی، سوال برانگیز است چون اصولا با این کار جریانی قطع نمی شود. به دلیل نزدیکی پرسنل بهره بردار به محل وقوع این نوع اتصالی ها، اهمیت و خطر مسأله مورد توجه می باشد. همچنین قطع برق مشترکین و صرف هزینه های لازم برای تعویض قطعات و زمان گروه تعمیرات، از دیگر نتایج منفی این نوع خطاها به حساب می آیند. کارشناسان دلیل اصلی شکست الکتریکی مزبور را ناشی از پدیده خلاء جزئی می دانند. برداشتن کلاهک عایقی، یا اتصال جداشونده ( آرنج ) حجم هوای داخل آرنج کابل را افزایش میدهد، این امر باعث ایجاد خلاء جزئی می شود که قدرت دی الکتریک هوا را کاهش می دهد. در این راستا سازندگان معروف با تجدیدنظر در طراحی بعضی از اجزاء نسبت به کاهش اثر پدیده خلاء جزئی اقدام کرده اند.
گروه تحقیق، بهره برداری و آزمایش سیستم های توزیع (Dstar)، مجموعه تحقیقات و آزمایشهایی را از سال 1995 در زمینه شناخت دلائل اینگونه اتصالی ها آغاز کرده است. بعضی از شکست ها در شرایطی رخ داده اند که در آنها تئوری خلاء جزئی قابل توجیه نیست. از جمله در مواردی شکست الکتریکی بعد از جدا شدن آرنج از بوشینگ و در شرایطی که میزان خطا جزئی در حد فاصل دو قطعه یکسان بوده، رخ داده است. از این رو بدلیل مخفی ماندن دلایل ریشه ای و اصلی وقوع این جرقه ها و شکست ها، باید اطلاعات بیشتری از عملکرد قطعه بدست آید.
بر این اساس Dstar یک پروژه دو ساله را به منظور جمع آوری و پردازش گزارش های مربوط به نقص اتصالات جدا شونده در کابلها به مورد اجراء گذاشته است. در این راستا یک فرم مخصوص در وب سایت شرکت Dstar www.dstar.org قرار داده شده است تا شرکت های برق با وارد کردن اطلاعات و تجربیات عملی خود در زمینه نقص اتصالات مذکور، در انجام این پروژه، سهیم شوند.
بررسی و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده بر اساس داده های کارشناسان صنعت برق و نتایج بدست آمده از آزمایشهای انجام گرفته توسط Dstar می باشد. اطلاعات قابل جمع آوری باید شامل کلیه شرایط بهره برداری و محیطی باشد. برای حفاظت کابل در مقابل پدیده خلاء جزئی در ناحیه اتصلال جداشونده آنها اخیراً شرکت Hubbell در آمریکا یک رینگ فلزی مخصوص را طراحی و عرضه نموده است که با قرار دادن آن در محل آرنج کابل از وقوع پدیده شکست الکتریکی بواسطه خلاء جزئی جلوگیری می نماید.
علاوه بر این کمیته هادیهای عایقی بخش قدرت IEEE اقدام به اصلاح استانداردهای مربوطه کرده است. طبق استاندارد IEEE 386 ، آرنج ها و بوشینگ ها باید از نظر ایمنی در برابر قطع بارهای مجاز آزمایش شوند، اما استانداردهای موجود راهی برای آزمایش این تجهیزات تحت شرایط بی باری یا بار کم ارائه نمی دهند.

منابع : مجله T&D - فوریه 2000 – آکوست 1999 ، مؤسسه Dstar
آدرس :http://www.tdworld.com , www.dstar.org

مزایای طرح به کارگیری هادی های هوایی روکش دار

سیستم های توزیع برق با استفاده از کابلهای زمینی و خطوط هوایی انرژی الکتریکی موردنیاز مصرف کنندگان را تامین می کنند. شبکه های توزیع هوایی نسبت به شبکه های زمینی دارای مزایای به شرح زیر هستند:
1- قیمت کمتر، 2- اجرای سریع تر و آسان تر، 3- سهولت بهرهبرداری و تعمیرات، 4- انشعاب گیری سریع تر، آسان تر و ارزان تر.
معایب عمده شبکه های هوایی
معایب عمده شبکه های هوایی با هادی های لخت شامل موارد زیر است:
1- قطعی های برق بیشتر ناشی از عوامل جوی، اجتماعی و سوانح.
2- آسیب بیشتر به محیط زیست ناشی از شاخه زنی و قطع درختان، مرگ ومیر پرندگان، ایجاد آتش سوزی در مراتع و جنگها.
3- افزایش نشتی برق و برق دزدی.
4- صدمه به زیبایی محیط و شهرها.
5- خاصیت خازنی کمتر و اندوکتانس سلفی بیشتر.
6- نیازبه رعایت حریم های قانونی.
7- آسیب پذیری در مقابل شرایط جوی.
8- خطرات برق گرفتگی ناشی از تماس مستقیم و غیر مستقیم افراد.
باوجود موارد بالا اکثر طول شبکه های توزیع فشار متوسط و فشار ضعیف را در کشورهای مختلف شبکه های هوایی به خود اختصاص می دهند. به عنوان مثال طول شبکه فشار متوسط ایران ( بر اساس آمار سال 1384 ) معادل 303800 کیلومتر است که 11500 کیلو متراز آن را شبکه زمینی 292 هزار و 300 کیلو متر را ( بیش از 26 برابر) شبکه هوایی تشکیل می دهد. آمار مزبور در مورد شبکه های فشار ضعیف کشور که 249 هزار و 200 کیلو مترهستند شامل 29 هزار و 400 کیلو متر شبکه زمینی و 219800 کیلومتر( بیش از 8 برابر ) شبکه های هوایی است. مقایسه اعداد مذکور نشان می دهد که سهم شبکه های زمینی در شبکه های فشار ضعیف نسبت به شبکه های هوایی کمتر از سهم آنها در شبکه های فشارمتوسط است. به نظرمی رسد دلایل عمده این موضوع عبارت است ازقیمت مناسب تر شبکه های زمینی درولتاژ های کمتر و کاهش قطعیهای ناخواسته بوده و درنهایت افزایش ایمنی در مقابل برق گرفتگی شبکه های فشار ضعیف را شامل باشد که درنزدیکی مصرف کننده ها است.
مشکلات هادیهای هوایی بدون روکش شبکه های توزیع
مشکلاتی که در شبکه های فشار ضعیف وجود دارد به علت گستردگی این شبکه ها و در دسترس همگان بودن آنها، شاید خطرآفرین و با احتمال بروز حادثه بوده، از نظرآمار نیز خسارت بیشتری را به خود اختصاص می دهند. نزدیک بودن سیمهای لخت شبکه های عمومی به پنجره های منازل با پشت بامها و بطور کلی عدم رعایت فاصله استاندارد، کج شدن پایه ها، پارگی سیمهای برقداردربرابرعوامل مختلف و عبور سیمهای شبکه های هوایی از میان شاخه های درختان واحتمال نزدیکی کارگران درهنگام کاردرمجاورت آنها، بستن داربست در زیر یا کنار خطوط و برداشتهای غیر مجاز از سیمهای لخت از جمله رایج ترین حوادث مربوط به شبکه های فشار ضعیف است که با روکش دار کردن آنها به دلیل ولتاژکم سیستم کاملا قابل رفع هستند. لذا از جمله روشهای اولیه و ابتدایی که برای حفاظت در تماس مستقیم مورد استفاده است، می توان به عایق بندی قسمتهای برقدار اشاره کرد. استفاده از پوششهایی نظیر وارنیش، لاک، کاورهای لاستیکی، شیلنگ اندازیی، روکشهای حرارتی MVLC است. لایه روکش XLPE با ترکیبات کربن سیاه رنگ، استقامت کافی در برابر اشعه فرابنفش خورشید و عوامل جوی را در مدت عمر مفید بهره برداری (30 ساله ) دارا بوده و نوع ضخیم آنها (CCT ) حتی در شبکه های فشار متوسط دارای پایداری و دوام بیشتری هستند. هاد یهای بکار رفته نیز از نوع آلومینیوم آلیاژی یا آلومینیم فولاد است. گر چه بیش ازچند دهه ازنصب هادیهای هوایی کشورهای پیشرفته جهان نمی گذرد اما مزایای فنی، اقتصادی و کاهش حوادث این نوع خطوط موجب استفاده های روز افزون ازآنها در شبکه های برق اکثر کشورها شده است.
مزایای هادیهای هوایی روکش دار
استفاده از خطوط هوایی روکش داردارای مزایای متعددی است که اهم موارد آن عبارتند از: کاهش قطعیهای ناخواسته انرژی الکتریکی و کاهش میزان انرژی های توزیع نشده است، کاهش باند حریم خط و هزینه های آزاد سازی آن، کاهش ابعاد کراس آرم خطوط و کمپکت سازی خطوط و کاهش نشتی برق و برق دزدی از دیگر امتیازات آن است. جلوگیری ازخوردگی وفرسایش سیم ها در مناطق خاص، افزایش قابلیت اطمینان شبکه، افزایش ظرفیت جریان دهی هادی های روکش شده، کاهش هزینه های تعمیرات ونگهداری خط، افزایش ایمنی شبکه برای مصرف کنندگان وکارگران صنعت برق وافراد جامعه، استفاده از تجهیزات از دیگر مزایای آن به شمار می رود.
یراق آلات وپایه های خطوط فعلی دراین طرح، استفاده ازهادی های روکش دارهوایی ضمن افزایش ایمنی برای مناطق پردرخت و جنگلی از نظر جلوگیری ازآتش سوزی می تواند ایمنی لازم را نیز برای مناطق پرنده خیز افزایش دهد. از طرف دیگر کاهش باند آزاد سازی خطوط فشار ضعیف و فشار متوسط ناشی از بکار گیری هادی های هوایی روکش دار به دلیل کاهش ابعاد کراس آرمها و کمپکت سازی خطوط و برخورداری از تخفیف 60 سانتی متری آن است از دیگر مزایای آن است.
با بکار گیری هادی های روکش شده شبکه های برق فشار متوسط، فشار ضعیف و روشنایی معابر عملا می توان دیگر تاسیسات خدمات شهری از جمله تلویزیون کابلی، شبکه های مخابراتی فیبر نوری و ... را بر روی پایه های مشترک احداث کرد. این موضوع عملا در دیگر کشورها به صورت فراگیر درحال اجرا است.

بررسی های اقتصادی هادیهای هوایی روکش دار
میزان سرمایه گذاری اولیه هرکیلومتر خطوط هوایی توزیع سه فاز فشارمتوسط به سطح مقطع (70 x 3 ) میلیمتر مربع با هادی آلومینیومی درجدول آمده است. باید توجه داشت که قیمت های مندرج درجدول مذکور صرفا سرمایه گذاری اولیه مورد نیاز نبوده ومواردی همچون آزاد سازی حریم، هزینه های تعمیرات ونگهداری، خسارت خاموشیها، هزینه های پرسنلی و غیره را شامل می شود، بدیهی است لحاظ کردن عوامل مذکوراعداد این جدول را تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان نمونه با در نظر گرفتن موارد فوق هزینه تمام شده خطوط هوایی با هادیهای روکش دار درایران و با قیمت های سال 84 حدود 85 در صد خطوط هوایی رایج با هادیهای لخت خواهد بود.
بررسی ها نشان می دهد که هزینه سالیانه خسارات خاموشی درخطوط روکش دار 10 درصد هادی لخت می گردد. همچنین نسبت ارزش حال هزینه های بهره برداری وتعمیرات سالانه خط هوایی فشارمتوسط با هادی روکش دار به ازای هر کیلومتر تقریبا معادل نصف هزینه های خط با هادی لخت است.
به منظور مقایسه اقتصادی ارزش حال احداث یک کیلومتر خطوط با هادیهای لخت و خطوط با هادیهای روکش دار، مجموع ارزش حال " سرمایه گذاری احداث"، " آزاد سازی حریم"، " خسارت خاموشی" و " بهره برداری و نگهداری" را به عنوان ملاک مقایسه اقتصادی دو طرح مذکور معرفی کرده است. مجموع این چهار هزینه به صورت ارزش فعلی آنها برای 30 سال دوره بهره برداری تبدیل شده است. مشاهده می شود صرفه جوئی ناشی از خسارت خاموشیها بیشترین نقش را دراقتصادی بودن خطوط با هادیهای روکش دار نسبت به خطوط با هادیهای لخت دارد. با این وجود صرفه جوئی های دیگر مانند هزینه های آزاد سازی حریم و همچنین هزینه های تعمیرات و نگهداری نیز در این مورد مهم می باشند.
بررسیهای اقتصادی صورت گرفته حاکی از آن است که نسبت مجموع ارزش کنونی احداث یک کیلومتر خطوط با هادیهای روکش دار به خطوط با هادیهای لخت 87 درصد است. این موضوع نشان می دهد که به رغم سرمایه گذاری اولیه بیشتر در مورد احداث خطوط با هادیهای روکش دار نسبت به خطوط رایج، خطوط روکش دار در طی مدت بهره برداری از نظر اقتصادی شرایط بسیار بهتری را نسبت به خطوط رایج دارند.
منبع : روابط عمومی شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان شرقی

آیا تانک ترانسفورماتورها باید تحت فشار قرار گیرند؟

از شرکت سرویس دهنده ترانسفورماتور ، DYNEX اغلب این پرسش می شود که آیا یک تانک روغن ترانسفورماتور باید تحت فشار باشد یا درحالت خلأ نگهداری شود و یا اصلا" چنین موضوعی اهمیت دارد؟
نشتی در اثر تلفات فشار (مثبت یا منفی) بوجود می آید. در یک ترانسفورماتور تحت فشار در صورت ایجاد نشتی احتمال اینکه روغن از تانک با فشار خارج گردد خیلی بیشتر می باشد. روغن ریزی حادثه ناخوشایندی می باشد زیرا روغن های بکاررفته آلوده کننده می باشند و گاهی سبب مشکلات زیست محیطی می گردند. وقتی تانک ترانسفور تحت فشار باشد کشیدن یک نمونه روغن راحتتر است و در اثر نشتی آلودگیها به داخل ترانسفورماتور کشیده نمی شوند.
اثرات فشارمنفی
اگر از یک تانک ترانسفورماتور که در خلأ نگهداری می شود یک نمونه روغن کشیده شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
روغن نمونه معمولا" از کف تانک کشیده می شود (غیر از آسکارل ) هنگامی که شیر باز می شود ممکن است که هوا به داخل تانک کشیده شود. اگر هوا بوسیله رطوبت، گرد و غبار، یا ناخالصی ها آلوده باشد، روغن می تواند آلوده گردد حتی اگر برای فقط یک مدت زمان کوتاه باشد. همچنین این امکان را فراهم می آورد تا یک حباب هوا درون روغن حرکت کند و این می تواند بطور لحظه ای قدرت دی الکتریک متوسط بین دو نقطه در جایی که یک اختلاف پتانسیل بالا وجود دارد را ضعیف کند که در نتیجه آن ممکن است یک جرقه الکتریکی تولید گردد.
یک ترانسفورماتور که در فشار اتمسفر نگهداری شده بسیار خوب عمل می کند. در حقیقت، اگر ترانسفورماتور آب بندی شده باشد، فشار داخلی با درجه حرارت بالا و پایین می رود و این فقط به واسطه انبساط حرارتی گازهای داخلی ( هوا، نیتروژن یا هر آنچه داخل آن است ) ، روغن و خود تانک ترانس می باشد و دستگاه کاملا"بطور رضایت بخشی از همه جهت وبر اساس طول عمر مورد انتظار عمل خواهد کرد.
وضع نهایی مشخص شده بوسیله DYNEX نشان می دهد که یک فشار مثبت نسبتا" کم از 1 تا 2 پوند در هر اینچ مربع مطلوب است. در حالیکه این میزان فشار سبب صدمه دیدن گاسکت (واشر) و ایجاد نشتی نمی گردد . استخراج نمونه های روغن برای تجزیه های پریودیک معین جهت تشخیص علائم آغازین خطاهای داخلی بآسانی انجام می گیرد و بوسیله کنترل فشار علایم نشتی ها می تواند تشخیص داده شود. همچنین اگر چنانچه یک نشتی گسترش یابد، احتمال اینکه ناخالصیهایی از محیط اطراف به داخل وارد گردند کمتر است. در این حالت نشتی های روغن ترانسفورماتور می توانند برطرف گردند و این کار هزینه کمتری نسبت به تعویض یا تعمیر ترانسفورماتور دارد.
بررسی نشتی ها:
1- گیج فشار را در اول هفته عملکرد ترانسفورماتور در طول روز بررسی کنید. اگر گیج فشار- خلأ در صفر بماند، نشان دهنده خطای آب بندی است. اگر ترانسفورماتور را نمی توان بی برق نمود. دقت کنید که به قسمتهای زنده آن مانند ترمینالهای بوشینگ و هادیهای آن نزدیک نشوید.
2- نیتروژن یا هوای خشک را بطور آهسته در فشار پایین اضافه کنید تا گیج 5 PSI را نشان دهد. بوسیله یک برس، محلول آب صابون به کلیه قسمتهای بالای سطح مایع استعمال کنید. حبابهای کوچک محلهای نشتی را مشخص می نمایند.
3- بعد از اینکه نشتی تعمیر شد، نیتروژن با هوای خشک باندازه کافی اضافه کنید تا فشار هوا به 0.5 PSI برسد ( دمای مایع بالا ). جهت بدست آوردن فشار نرمال در دماهای دیگر، می توان از منحنی زیر استفاده کرد.
منبع : سایت خبری شرکت dynex
آدرس : http://www.dynex.com

Tuesday, July 29, 2008

Standards : Height Safety Industry

You can purchase and download these standards individually from the BSI at www.bsi-global.com/en/Shop/
BS EN 341: PPE against falls from a height: Descender devices
BS EN 353-1: PPE against falls from a height: Guided type fall arrestors. Part 1. Specification for guided type fall arrestors on a rigid anchorage line.
BS EN 353-2 :PPE against falls from a height: Guided type fall arrestors. Part 2. Specification for guided type fall arrestors on a flexible anchorage line.
BS EN 354: PPE against falls from a height: Lanyards
BS EN 355: PPE against falls from a height: Energy absorbers
BS EN 358: PPE against falls from a height: Work positioning systems
BS EN 360: PPE against falls from a height: Retractable type fall arrestors
BS EN 361: PPE against falls from a height: Full body harness
BS EN 362: PPE against falls from a height: Connectors
BS EN 363: PPE against falls from a height: Fall arrest systems
BS EN 364: PPE against falls from a height: Test methods
BS EN 365: PPE against falls from a height : General requirements for instructions for use, maintenance, periodic examination, repair, marking and packaging
BS EN 813: PPE against falls from a height: Sit harness
BS EN 1891: PPE against falls from a height: Low stretch kernmantle rope
BS EN 12841: Personal fall protection equipment. Rope access systems. Rope adjustment devices.
ISO 22159: Personal equipment for protection against falls - Descending devices
General requirements for instructions:
BS EN 1868: PPE against falls from a height: List of equivalent terms
Mountaineering & climbing equipment standards:
BS EN 564: Mountaineering equipment – Accessory cord- Safety requirements and test methods
BS EN 565: Mountaineering equipment - Tape - Safety requirements and test methods
BS EN 566: Mountaineering equipment - Slings - Safety requirements and test methods
BS EN 567: Mountaineering equipment – Rope clamps - Safety requirements and test methods
BS EN 568: Mountaineering equipment – Ice anchors - Safety requirements and test methods
BS EN 569: Mountaineering equipment – Pitons - Safety requirements and test methods
BS EN 892: Mountaineering equipment – Dynamic mountaineering ropes- Safety requirements and test methods
BS EN 893: Mountaineering equipment – Crampons - Safety requirements and test methods
BS EN 958: Mountaineering equipment – Energy absorbing systems for use in klettersteig (via ferrata) climbing- Safety requirements and test methods
BS EN 959: Mountaineering equipment – Rock anchors - Safety requirements and test methods
BS EN 12270: Mountaineering equipment – Chocks - Safety requirements and test methods
BS EN 12275: Mountaineering equipment – Connectors - Safety requirements and test methods
BS EN 12276: Mountaineering equipment – Frictional anchors - Safety requirements and test methods
BS EN 12277: Mountaineering equipment – Harnesses - Safety requirements and test methods
BS EN 12278: Mountaineering equipment – Pulleys - Safety requirements and test methods
BS EN 12492: Mountaineering equipment – Climber’s safety helmets - Safety requirements and test methods
BS EN 13089: Mountaineering equipment – Ice tools - Safety requirements and test methods
General standards:
BS 7883: Code of practice for the design, selection, installation, use and maintenance of anchor devices conformity to BS EN795
BS 8454: Code of practice for the delivery of training and education for work at height and rescue
BS 8437: Code of practice for selection, use and maintenance of personal fall protection systems and equipment for use in the work place
BS EN 397: Specification for industrial safety helmets ­
BS EN 696: Fibre ropes for general service - Polyamide
BS EN 701: Fibre ropes for general service – General specification
BS EN 795: Protection against falls from a height – Anchor devices – Requirements and testing
Rescue standards:
BS EN 1496: Personal fall protection equipment - Rescue lifting devices
BS EN 1497: Rescue equipment – Rescue harnesses
BS EN 1498: Personal fall protection equipment - Rescue loops
Rope Access:
BS 7985: Code of practice for the use of rope access methods for industrial purposes

Employers are required to train workers to use fall arrest systems

Employers are required to train workers to use fall arrest systemsand other personal protective equipment correctly while performing their jobs Workers who wear fall arrest devices while working, and those who may perform rescue activities, should also be trained in:
How to ascertain whether their personal protective equipment is properly fitted and worn, so that it performs as intended.
Rescue procedures should include the following actions:
If self-rescue is impossible, or if rescue cannot be performed promptly, the worker should be trained to "pump" his/her legs frequently to activate the muscles and reduce the risk of venous pooling. Footholds can be used to alleviate pressure, delay symptoms, and provide support for "muscle pumping."
Continuous monitoring of the suspended worker for signs and symptoms of orthostatic intolerance and suspension trauma.
Ensuring that a worker receives immediate first aid and or medical attention once rescued.
If the worker is unconscious, keeping the worker’s air passages open and obtain first aid.
Did You Know?
Orthostatic intolerance may be experienced by workers using fall arrest systems. Following a fall, a worker may remain suspended in a harness. The sustained immobility may lead to a state of unconsciousness. Depending on the length of time the suspended worker is unconscious/immobile and the level of venous pooling, the resulting orthostatic intolerance may lead to death. While not common, such fatalities often are referred to as "harness-induced pathology" or "suspension trauma."
Do you need training ? Ask your self these questions
1. What are the two basic types of fall protection?
Fall restraint systems, like guardrails. These keep you from falling.
Fall arrest systems, like safety nets. These break your fall.
Never use any type of fall protection unless you have been trained.
2. If there are no guardrails, when and where should you tie off with a harness and lines?
The Ontario rule is that you should tie off when the drop is 3 meter or more.
3. If you use fall protection equipment, what do you need to check?
Be sure all equipment is safety-approved. Look for a label showing that it meets CSA Standards
Be sure everything is in good condition. Remove from service any lanyard or harness or life line that has broken, someone’s fall or is frayed, cut or worn.
Be sure you have the right equipment for the job.
If you had to think and or guess to the above questions, maybe you consider giving us call. A fall may cost your company hundreds of thousands dollars in fines, workers compensation, rehabilitation , retraining and legal fees to defend yourself and or maybe a jail term or both.
Safety First Training Fall Protection Training Programs are for various situations,including:Industrial, Manufacturing, Petro-Chemical, Transportation and Utilities. Training can be adapted to specific applications, including: Cranes, Material Handling, Roofs, Tanks, Equipment, Machines, Rigs, Railway, Towers, Silos, Ladders, Chimneys, and for many other projects. What will you learn we will cover: OHSA, Fall Protection Systems, Elements of Hazards, System Design, Limitations, PPE, Inspection, Proper Use, Care, and Maintenance

تسریع و تسهیل کار تعمیر کابل معیوب با استفاده از دستگاه نشتی یاب روغن

کابل های روغنی زمینی بخش عظیمی از خطوط انتقال برق را در بریتانیا و دیگر نقاط جهان تشکیل می دهند. سیستم قدرت بریتانیا دارای حدود 800 کیلومتر کابل در حال سرویس در سطوح ولتاژ از 33 تا 400 کیلوولت می باشد. مقدار زیادی از این کابل ها در فاصله 25 تا 40 سال گذشته، نصب شده اند. بسیاری هم، حدود 60 سال است که تحت بهره برداری می باشند. بسیاری از این کابل ها بدون هیچ مشکلی در حال سرویس دهی در شبکه هستند. با این وجود، تعدادی از کابل ها در طول عمر خود به دلیل معیوب شدن سیستم نگهداری دچار نشتی روغن می شوند. تشخیص و تعمیر سریع این نشتی ها از جنبه های فنی و زیست محیطی حائز اهمیت می باشد.
سابقا" تعیین محل نشتی، مستلزم حفاری ها و کاربرد روش منجمد ساختن های مکرر بود. روش هیدرولیکی که اساس آن، اندازه گیری مقاومت عایقی جریان روغن در داخل کابل است نخستین جایگزین برای روش انجماد می باشد. این روش برای سیستم های کابل تک رشته و سه رشته و با همکاری شرکت EA Technology و U.K. Electricity Supply Industry ( صنایع تولید برق انگلیس ) ابداع شد. براساس این روش دستگاهی، ساخته و روانه بازار گردید و با نتایج خوبی که نشان داد، مایه تشویق سازندگان به ساخت بهینه دستگاههای نشتی یاب شده است.
روش هیدرولیکی
تعیین محل نشتی به روش هیدرولیکی بر این اساس است که مقاومت اصطکاکی(frictional resistance) کابل در مقابل شارش روغن بین هر پایانه نشتی دار و نقطه نشتی اندازه گیری می شود. این کار با اندازه گیری دقیق شارش روغن در کابل و افت فشار در قسمت دارای نشتی انجام می گیرد.
با بکارگیری فرمول ساده زیر برای جریان روغن تراکم ناپذیر، افت فشار (DP) در یک قسمت هیدرولیکی محاسبه میگردد :
DP = Q × R × L
بطوریکه Q میزان شارش روغن، R مقاومت هیدرولیکی روغن در مقابل جریان به ازای طول واحد و L طول کابل نشتی دار است.
دستگاه تعیین محل نشتی
دستگاه مورد نیاز برای تعیین محل نشتی به روش هیدرولیکی معمولا" در دو واحد جداگانه سیار ساخته می شود که از دو خودروی جداگانه برای این عملیات استفاده می شود
برای آزمایش کابل های تک رشته ای، یک خودرو کفایت می کند اما برای انجام آزمایش برروی کابل های سه رشته ای هر دو خودرو مورد نیاز هستند. هر واحد دارای یک مخزن سیال با فشار متغیر جهت تغذیه کابل در طول آزمایش می باشد. سیال از داخل یک سنجه اندازه گیری عبور داده می شود که دارای ترانسدیوسرهای شارش و فشار با حساسیت بالاست. جهت تغذیه روغن با فشار متغیر میتوان از لوله های موقتی برای اتصال دستگاه نشتی یاب به کابل در نقاط مفصل های روغنی یا سرکابلهای سیستم در قسمتی از کابل که دارای نشتی است استفاده شود.
یک کامپیوتر، داده های اندازه گیری شده را جمع آوری و تحلیل می کند. از آنجا که اندازه گیری روی کابل های تک رشته ای باید بطور مشابه در هر دو انتهای قسمت دارای نشتی صورت گیرد، دو مجموعه تجهیز باید با هم ارتباط مداوم داشته باشند. این کار اکنون با تلفن های موبایل GSM انجام می گیرد که جانشین ارتباطات رادیویی سابق شده است.
نشتی ها اغلب در محل مفصل ها پیدا می شوند و حفاری نزدیکترین مفصل به محلی که برای نشتی پیش بینی شده، بصورت یک استاندارد در آمده است. اگر نشتی در آن پیدا نشود، محل مفصل بعدی حفر می گردد. به عنوان آخرین راه چاره هم از انجماد استفاده می گردد.
پیدا کردن محل نشتی در اولین یا دومین حفر بدون انجماد در کار تعیین محل نشتی روغن کابل، موفقیت عملکرد دستگاه نشتی یاب محسوب می شود.
تا به امروز، از روش های هیدرولیکی برای تعیین محل نشتی در بیش از 1000 مدار توسط بهره بردارهای مختلف استفاده شده است. میزان موفقیت با این معیار که نشتی ها در اولین یا دومین حفر و بدون نیاز به انجماد پیدا شوند، بیش از 70 درصد بوده است. پرسنل نگهداری و تعمیرات که بطور ثابت برای کار با این تجهیزات تعیین شده اند بیشترین میزان موفقیت را بدست آورده اند. بنابراین تجربه و آشنائی با سیستم و مدار کابلها در امر تعیین محل نشتی روغن کابل، یک عامل بسیار مهم به حساب می آید.
با توجه به شرایط بهره برداری از کابلهای روغنی و حداقل فشار روغن قابل قبول در زمان بهره برداری کابلهای با نرخ نشتی 10 الی 100 لیتر در هفته بعنوان کابل معیوب منظور میگردند.
اندازه گیری های دقیقتر، پردازش بهتر داده ها، همراه با تجربیات بهره برداری بیشتر، عملکرد این روش را بسیار بهبود بخشیده اند. اگرچه در کار تعیین محل نشتی روغن کابل ها با این روش نیز محدودیت هایی وجود دارد. اما این روش، دقیقترین و عملی ترین روشی است که تا به حال پیشنهاد شده است.
بطور خلاصه، مزیت روش هیدرولیکی نسبت به سایر روش ها کاهش میزان حفاری ها و هزینه های مربوطه، کاهش قطع برق و ترافیک مسیرها و همچنین تعیین سریعتر محل نشتی و کاهش آلودگی محیط می باشد.
منبع : مجله T & D
آدرس : http://www.tdworld.com

ساخت پستهای فشرده برای مناطق مسکونی

برای رفع مشکلات ناشی از فضای مورد نیاز برای پستها و سر و صدای ترانسفورماتورها که باعث بروز مزاحمت برای خانه ها و ساکنین مجاورمی شود، ساخت یک پست فشرده داخلی برای ولتاژهای حداکثر تا 170 kv در دست اقدام قرار گرفته است.
شرکت ABB موفق به ساخت یک پست داخلی شده است که فضای مورد نیاز آن، یک پنجم فضای مورد نیاز برای پستهای معمولی در فضای خارجی است.
کاهش 80 در صدی فضای مورد نیاز برای این نوع پستها، در مناطق متراکم اجازه هماهنگی ساختمان پست را با ساختمانهای اطراف می دهد. از زمین اطراف پست، بسته به شرایط می توان برای مقاصد گوناگون استفاده کرد. ساختمان پست داخلی مذکور، تجهیزات پست را از شرایط نامساعد جوی حفظ کرده و باعث کاهش سر و صدای ناشی از ترانسفورماتورها می گردد. همچنین ضریب ایمنی کارکنان و اشخاص افزایش می یابد. به علاوه از میدانهای الکترومغناطیسی، میزان موادومصالح مصرفی واثرات محیطی ناشی از سرویس ونگهداری تجهیزات کاسته خواهدشد.
به این ترتیب می توان پستها را در مناطق متراکم شهری و مسکونی نصب کرد که در نتیجه به علت نزدیکی پست به مصرف کنندگان، تلفات ناشی از انتقال انرژی، تا حد زیادی کاهش می یابد. به این ترتیب در طول عمر مفید پست، تا اندازه زیادی، از هزینه ها کاسته خواهد شد.
اخیراً شرکت Vasteras Elnat AB سوئد متقاضی ساخت یکی از این نوع پستها شده است. پست فشرده داخلی مذکور، جانشین یک پست قدیمی که در سال 1958 ساخته شده است خواهد گردید. در این پست، ولتاژ 130 kv به 10kv تبدیل شده و مرکز شرکت Vasteras را تغذیه خواهد کرد.
به این ترتیب یک پست روباز بزرگ با ظاهر نامناسب از بین رفته و یک پست داخلی کوچک جایگزین آن می شود. طبق برآورد شرکت Vasteras Elnat ، با احداث پست جدید، قطعیهای برق این شرکت کاهش خواهد یافت.

منبع : شرکت ABB
آدرس : www.abb.com

Monday, July 28, 2008

Process Safety Management ) PSM)


By : Ian Sutton
Introduction
Process Safety Management (PSM) programs are used to ensure the safe design and operation of process facilities such as chemical plants, oil refineries, gas plants and offshore platforms. PSM programs focus on major process-related events such as fires, explosions and the release of toxic chemicals. They do not generally address traditional occupational safety issues, such as trips and falls.
Regulations and Standards
Thefirst PSM regulations were developed in response to a number of serious accidents, such as that at Bhopal, India, that occurred in the 1980s. In the United States the most important PSM regulation was 29 CFR 1910.119 from the Occupational Safety & Health Administration (OSHA) [1]. It was introduced in the year 1992. In 1996 the regulatory scope of PSM was extended by the Environmental Protection Agency (EPA) to include the environment and public safety [2]. Some states have their own PSM rules. These include:
New Jersey's Toxic Catastrophe Prevention Act (1986) [3];
Delaware's Extremely Hazardous Substances Risk Management Act (1989) [4]; and Nevada's Chemical Accident Prevention Program (CAPP) [5] Various professional societies have also created standards and guidance for Process Safety Management programs. An example is the American Petroleum Institute (API) Recommended Practice 750 [6].


Process Safety vs. Occupational Safety
It is crucial to distinguish between process safety and occupational safety. The "Baker Panel report" [7] that was written following the tragic explosion at BP's Texas City refinery in 2005 stated, BP’s executive management tracked the trends in BP’s personal safety metrics, and they understood that BP’s performance in this regard was both better than industry averages and consistently improving. Based upon these trends, BP’s executive management believed that the focus on metrics such as OSHA recordables and the implementation of the Group-wide driving standard were largely successful. With respect to personal safety, that focus evidently was effective. BP’s executive management, however, mistakenly believed that injury rates, such as days away from work case frequency and recordable injury frequency, were indicators of acceptable process safety performance. While executive management understood that the outputs BP tracked to monitor safety were the same as those that the industry generally monitored, it was not until after the Texas City accident that management understood that those metrics do not correlate with the state of process safety. The distinction between occupational and process safety means that safety triangles, such as that shown in Figure 1, should be used with care. The basic idea behind the use of such triangles is that major events such as fatalities, large environmental spills and serious financial losses occur only rarely. By contrast, near misses and low consequence events are much more common and can be seen as being precursors to the more serious events. Using the ratios shown in the sketch, it is assumed that if a facility can move from 10000 to 9000 near misses, then the number of fatalities will move from 10 to 9, and the chance of a catastrophe will also go down by 10%. However, fatal and catastrophic events are often caused by process safety deficiencies. Therefore improvements in occupational safety that reduce the number of low consequence vents may not reduce the chance of a major accident, and may even lead to a false sense of complacency.
Figure 1The Safety Triangle


Elements of PSM

Process Safety Management [8] [9] programs are typically divided into a set of between twelve and twenty inter-related elements. The list below is provided by OSHA.
Employee Participation
Process Safety Information
Process Hazards Analysis
Operating Procedures
Training
Contractors
Prestartup Safety Review
Mechanical Integrity
Hot Work
Management of Change
Incident Investigation
Emergency Planning And Response
Compliance Audits
Trade Secrets The elements link with one another. For example, an engineer may wish to change operating conditions. First he or she must use the Management of Change system (element 10); which may require that he or she conduct a HAZOP; then he needs to update the Process Safety Information (element 2); he or she must then update the Operating Procedures (element 4); train the operators on the new conditions (element 5); carry out a Prestartup Safety Review (element 7) before running at the new conditions; and finally update the audit program (element 13).
As PSM programs have developed, so they have moved beyond basic regulatory compliance into areas such as improving reliability and understanding company culture. As an example of this change, a recent Center for Chemical Process Safety publication [10] lists the twenty elements shown below.
1. Process Safety Culture
2. Compliance
3. Competence
4. Workforce Involvement
5. Stakeholder Outreach
6. Knowledge Management
7. Hazard Identification / Risk
8. Operating Procedures
9. Safe Work Practices
10. Asset Integrity / Reliability
11. Contractor Management
12. Training / Performance
13. Management of Change
14. Operational Readiness
15. Conduct of Operations
16. Emergency Management
17. Incident Investigation
18. Measurement and Metrics
19. Auditing
20. Management Review
References
Occupational Safety & Health Administration (OSHA)http://www.osha.gov/
EPARiskManagementPlanhttp://www.epa.gov/oem/content/rmp/index.htm
NewJerseyToxicCatastrophePrevention Acthttp://www.nj.gov/dep/rpp/brp/index.htm
DelawareExtremelyHazardousSubstancesRiskManagement Acthttp://delcode.delaware.gov/title7/c077/index.shtml
NevadaChemicalAccidentPreventionProgram(CAPP)http://ndep.nv.gov/bapc/capp/capp1.html
API RP 750http://www.api.org/Standards/
Baker Panel Reporthttp://sunnyday.mit.edu/Baker-panel-report.pdf
Sutton, Ian S. Process Safety Management. Sutton Technical Books. 2007.http://www.stb07.com/process-safety-management.html
CenterforChemicalProcessSafety(CCPS) bookshttp://www.aiche.org/CCPS/Publications/Print/Titles.aspx
Center for Chemical Process Safety. Guidelines for Risk Based Process Safety. 2007.http://www.wiley.com/WileyCDA/WileyTitle/productCd-0470165693.html

حوادث ناشي از كار، واقعيت ها و راهبردها

نشريه آتيه : سيدمحمدرضا مشکاتي -
کارشناس متخصص بهداشت حرفه اي اداره كل درمان مستقيم سازمان تامين اجتماعي
روز 28 آوريل هر سال – 8 ارديبهشت ماه – به يادبود قربانيان ناشي از صدمات شغلي (حوادث و بيماري ها)، روز جهاني ايمني و بهداشت حرفه اي ناميده مي شود. براساس يكي از تعاريف موجود، حوادث ناشي از كار، حوادثي هستند كه درحين انجام وظيفه و به سبب آن براي بيمه شده اتفاق مي افتند. پيشگيري از بروز حوادث شغلي از ابعاد انساني، اجتماعي و اقتصادي حايز اهميت است. ابعاد اقتصادي يك حادثه شامل هزينه هاي مستقيم (وقفه در كار، انتقال مصدوم به مركز درماني، هزينه غرامت ها و...) و غيرمستقيم (وقفه در كار سايرين، هزينه ناشي از افت كمي و كيفي محصول، آموزش و آماده سازي فرد جديد...) است. بررسي ها نشان مي دهد درمقابل هر حادثه ناشي از كار ثبت شده، 30 حادثه كوچك (منجر به گرفتن خدمات سرپايي) و 300 خطا (منجر به اتلاف وقت و كاهش ساعات كار) رخ مي دهد و در هر حادثه، علاوه بر فرد حادثه ديده، كارفرمايان، سازمان تامين اجتماعي و جامعه، دچار خسارت هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي خواهند شد. حمايت از كارگران دربرابر حوادث ناشي از كار سابقه اي طولاني در كشورهاي مختلف دارد. اولين بار در آلمان، سال 1869 حمايت كارگران درمقابل حوادث، سال 1884 بيمه اجتماعي حوادث شغلي و سال 1877 مقررات پيشگيري حوادث شغلي تدوين شد. در آمريكا، سال 1886 اعلام اجباري حادثه به سازمان هاي مرتبط، در فرانسه، سال 1893 قانون حفاظت صنعتي تدوين شد.
با تاسيس سازمان بين المللي كار در سال 1919 تدوين و مقررات مربوط به ايمن سازي كار و پيشگيري از بروز حوادث، در كانون توجه اين سازمان قرار گرفت.
حادثه، تعاريف متفاوت و مختلفي دارد. از جمله تعاريف حادثه مي توان به تعريف رويدادي پيش بيني نشده در اثر خطاي انسان و ضعف مديريت و واقعه اي غيرمنتظره و برنامه ريزي نشده (سازمان بين المللي كار) اشاره كرد.
ماده 60 قانون تامين اجتماعي، حادثه ناشي از كار را حوادثي تعريف كرده است كه در حين انجام وظيفه و به سبب آن براي بيمه شده اتفاق مي افتد. نكته مهم در اين تعريف، آن است كه همه حوادث روي داده در اوقات مشغول به كار (كارگاه، مؤسسات وابسته، ساختمان ها و محوطه آن، خارج محوطه به دستور كارفرما)، مراجعه به درمانگاه يا بيمارستان براي معالجه، اوقات رفت و برگشت از منزل به كارگاه و برعكس حوادث روي داده در حين نجات ساير بيمه شدگان نيز به عنوان حوادث ناشي از كار تلقي مي شود.
حوادث ناشي از كار از سوي سازمان هاي مختلف در گروه هاي مختلف تقسيم بندي شده اند، اين حوادث در سال 1923 در كنفرانس بين المللي آمارگران بر اساس علت بروز و در سال 1962 براساس علت بروز و نتايج، در سال 1968 از سوي سازمان ملل متحد بر اساس سن، جنس، تجربه، نوع شغل و روز از دست رفته كاري تقسيم بندي شدند و درنهايت سازمان بهداشت جهاني و سازمان بين المللي كار، اين حوادث را بر اثر نوع حادثه، مواد، محيط كار، محل آسيب ديدگي، طبيعت صدمه و جراحت جسمي ناشي از حوادث، بررسي و تقسيم بندي مي كنند.
همان گونه كه گفته شد حوادث ناشي از كار براي كارگران، كارفرمايان، سازمان هاي بيمه گر و جامعه، عوارض مختلفي را به دنبال دارند كه به شرح زير قابل بررسي هستند:
1– عوارض حوادث ناشي از كار براي كارگران: حوادث ناشي از كار سبب درد و رنج ناشي از آسيب جسمي، احتمال معلوليت، عدم توانايي در انجام كار سابق، اثر رواني ناشي از محدوديت شغلي و كاهش حقوق كارگر مي شود. درصورت معلوليت و مرگ كارگر، آثار مذكور شديدتر است. درضمن كاهش درآمد، مشكلات را افزايش مي دهد.
2- عوارض حوادث ناشي از كار براي كارفرمايان: آثار حوادث ناشي از كار براي كارفرمايان شامل كاهش توليد، كاهش كيفي محصول در اثر بكارگيري كارگر جديد به جاي كارگر حادثه ديده، افزايش هزينه اضافه كار براي جبران كاهش توليد، تعمير و تعويض قطعات ماشين آسيب ديده، هزينه آموزش و جايگزيني فرد جديد، اتلاف وقت و هزينه حقوقي و هزينه درماني و پزشكي است. در كارگاه هاي كوچك اين اثرات بيشتر نمود دارد.
3– عوارض حوادث ناشي از كار براي جامعه: در جامعه اثرات ناشي از كار به شكل كاهش درآمد خانواده، كاهش درآمد به دليل خروج فرد از نيروي كار، تاثير بر سازمان هاي پرداخت كننده خسارات نظير سازمان تامين اجتماعي، افزايش هزينه بكارگيري فرد مجرب و مطلع و... قابل ارزيابي است.
عوامل مؤثر در بروز حوادث
عوامل مؤثر در بروز حوادث شغلي، شامل سابقه اجتماعي، عوامل محيطي، صفات شخصي (سرسختي، عصبانيت، عجله و بي باكي)، شرايط ناايمن، عمل ناايمن، اشتباه فردي، ضعف مديريت، ميزان تحصيلات و استفاده نكردن يا استفاده نامناسب از وسايل حفاظت فردي و خط مشي مديريت است. از اعمال ناايمن مي توان به مواردي مانند كار بدون مجوز، استفاده از ابزار معيوب، عدم توجه به اخطارها، عدم استفاده از وسائل حفاظت فردي، سرعت زياد ماشين آلات، بلندكردن غلط بار، شوخي و تعمير ماشين حين حركت، مي توان نام برد. از ميان شرايط ناايمن هم مي توان به مواردي نظير بي دقتي در كار با مواد خطرناك، وجود ابزار و دستگاه هاي معيوب، بي نظمي در كار، فقدان علايم هشدار دهنده در محيط كار، صداي زياد، روشنايي كم، فقدان تهويه و فقدان وسايل خاموش كننده حريق اشاره كرد.در ميان عوامل فردي مؤثر در بروز حوادث هم، مي توان به ميزان تحصيلات، انگيزش، توانايي، مهارت، وضعيت جسمي و روحي، زمان عكس العمل نسبت به حادثه و آگاهي ايمني فرد اشاره كرد و درنهايت در بين عوامل محيطي مؤثر در بروز اين حوادث، مي توان از مواردي نظير حرارت، رطوبت، سرما، فشار، صدا، نور، طبيعت كار، كار در ارتفاع، لغزندگي كف كارگاه، پستي و بلندي كف كارگاه نام برد.
مهم ترين شاخص هاي رايج در بررسي حوادث شغلي، شامل ضريب تكرار، ضريب شيوع و ضريب شدت است. در محاسبات هر فوت و ازكارافتادگي برابر با 7500 روز از دست رفته (سازمان بين المللي كار)، هر فوت و از كارافتادگي 6000 روز (آمريكا)، قطع بازو از بالاي آرنج 4500 روز، قطع ران از بالاي زانو 4500 روز، كوري كامل دو چشم 6000 روز و كري كامل دو گوش 1750 روز از دست رفته محاسبه مي شوند. مهم ترين دليل بررسي حوادث ناشي از كار و جمع آوري اطلاعات مربوط به آنها پي بردن به برنامه ها و راه هاي لازم جهت جلوگيري از وقوع مجدد آنها است. در ايران نيز كليه كارفرمايان موظف به ارسال فرم گزارش حوادث شغلي به اداره هاي تامين اجتماعي و كار هستند.
نتايج كلي بررسي حوادث
با بررسي حوادث شغلي، مي توان توصيه هاي ذيل را براي كاهش موارد بروز چنين حوادثي و به حداقل رساندن آسيب هاي ناشي از آن، بيان كرد:
1– حادثه به دليل عمل غيرايمن، وضع ناايمن، ماشين بي حفاظ، نقص بهداشتي محيط كار به وجود مي آيد.
2– عمل غيرايمن افراد، مسئول اكثر حوادث است.
3– وقوع حادثه قابل پيشگيري است.
4– چهار روش اصلي پيشگيري حادثه بازبيني مهندسي، ترغيب و تشويق، انضباط، تطبيق كاركنان با شرايط است.
5– روش هاي پيشگيري از حوادث مشابه روش كنترل كيفي و كمي توليد است.
6– مسئوليت عمده وقايع نامطلوب به عهده مديران است.
7– سرپرستان و استادكاران افراد كليدي در پيشگيري از حوادث هستند.

Creating an emergency plan for your home

by:Brian Crisan
Emergencies can happen at any time, in any place, and to any person. Creating a basic plan for all types of hazards that could affect your home can save your life.
Introduction
Emergencies can happen at any time, in any place, and to any person. Although homes are supposed to be safe havens for families, any number of hazards could threaten the safety of the people living inside. Such hazards could be natural (i.e. thunderstorms), technological (i.e. fire), or human-caused (i.e. burglary).Creating a basic plan for all types of hazards that could affect your home can save your life. This lens will use the basic principles of emergency management to help you create an emergency plan for your home.
Understanding the phases of emergency management
The field of emergency management identifies four phases: mitigation, preparedness, response, and recovery. These phases each refer to activities that are performed at different points of time to address emergencies before, during, and after they occur.Mitigation activities aim to reduce the impact of emergencies. Preparedness activities aim to increase response capabilities before an incident. Response activities aim to save lives and properties as the emergency occurs. Recovery activities aim to return a community to normal conditions after an emergency.A strong emergency plan for your home should address your family actions for each phase listed above. In the same way that government entities and businesses can plan for each phase, families can also create their own plan and use it to approach hazards in a broad manner.
Risk assessment for the home
Before you can reduce the impact of hazards in your home, you have to determine what hazards threaten it. Make a list of potential hazards that could affect your home. Make sure this list is comprehensive. Use local resources to assist you in making your list as complete as possible.Hazards that should be mandatory in every household emergency plan include, but are not limited to, the following: fires, thunderstorms, flooding, medical emergencies, criminal activity (i.e. burglary), extreme temperature changes, carbon monoxide posioning, motor vehicle accidents, and power outages.Your plan should include sections on what the family should do to evacuate from the home, shelter-in-place for long periods of time, and lockdown access to the home. It should also determine what priority you will give to planning for the hazards identified. The priority you give to various hazards should be based upon how likely it is the hazard will affect the home and how severe the effects would be if the hazard strikes.
Mitigation activities and risk reduction
As explained above, mitigation activities reduce the impact of hazards or eliminate them altogether. Below are some potential hazards and mitigation efforts that may reduce the impact of those hazards in your home.For example, mitigation activities for fire hazards might include the following: having your chimney and fireplaces inspected and cleaned, covering the chimney with a mesh screen spark arrester, and installing smoke alarms on every level of your home. [1]
Activities focused on reducing or eliminating the risk of criminal activity are increasingly being referred to as prevention activities (instead of mitigation). Examples of prevention activities that reduce the risk becoming a crime victim include: installing alarm systems, locking doors and windows when gone, and installing deadbolt locks. [2]

Preparedness planning for the home
Preparedness is focused on aquiring the necessary supplies and skills to effectively deal with hazardous events as they occur. Activities in this phase include, but are not limited to: developing family communication plans, determining escape routes, CPR/AED and fire extinguisher training, and the assembly of a disaster supply kit.Multiple factors should be considered when assembling a disaster supply kit. You may need your kit for different purposes; for basic survival over long periods of time or for when quick evacuation is a necessity. Several of these kits should be made; make a kit for your home, your place of employment, and your vehicle. The disaster supply kit should include, but is not limited to, the following items: 3-day supply of food and water, a portable & battery powered radio or TV, flashlight, a first aid kit and manual, and extra clothing. [3] Responding to home emergencies
Of all the phases listed above, this phase is the most critical. It's during this phase that the incident occurs, causing confusion and chaos. The mitigation activities you implemented prior to this phase will hopefully reduce the impact of the hazard that comes to pass during. The preparedness activities you engaged in by securing supplies and receiving training should better equip you to handle the incident as it occurs.If life-threatening conditions exist, take all necessary precautions to preserve your life and the lives of those living with you. For example, if your house catches on fire, this phase is the one in which you and everyone else would quickly evacuate. If the hazard is human-caused (i.e. a burglar points a gun in your direction to shoot you), you would initiate actions to save your life as determined by your family's emergency plan.Once you are safe and away from the hazard, call for the help of police officers, firefighters, or emergency medical services by dialing 9-1-1(Iran:125 or 115). Describe, to the dispatcher, the location of the call, the nature of the call (i.e. house fire), a call-back phone number, and a name. The dispatcher may have additional questions for you, if you're still on line. Answer them as completely and accurately as possible.



References
United States Fire Administration. (2007, November 6). Fire Place and Home Fire Safety. Retrieved June 25, 2008 from http://www.usfa.dhs.gov/downloads/
National Crime Prevention Council. (n.d.). Home Security: Invest In It Now. Retrieved June 25, 2008 from http://www.ncpc.org/publications/brochures/home-safety/Federal Emergency Management Agency. (2008, May 30). Are You Ready? Assemble a Disaster Supplies Kit. Retrieved June 28, 2008 from http://www.fema.gov/areyouready/assemble_disaster_supplies_kit.shtm
.

شارژرهاي ارزان قيمت باعث برق گرفتگي و آتش سوزي مي شوند

كاربران انواع وسايل الكترونيكي اعم از تلفن همراه ، كنسول هاي بازي ، نوت بوك و ساير موارد بايد از خريد شارژرهاي ارزان قيمت و بي كيفيت به طور جدي خودداري كنند ، زيرا استفاده مكرر از آن ها باعث برق گرفتگي و آتش سوزي مي شود.
به گزارش فارس ، شوراي استانداردهاي تجاري انگلستان اعلام كرد بسياري از شارژرهاي ارزان قيمت كه در شرق آسيا توليد و جايگزين شارژرهاي اصلي دستگاه هاي مختلف الكترونيك مي شود ، خطرات جدي براي سلامت افراد و دستگاه هاي مورد استفاده آن ها به همراه دارد. قيمت اين شارژرها در مواردي كمتر از يك سوم قيمت شارژرهاي اصلي است. طبق اعلام اين شورا تاكنون موارد متعدد برق گرفتگي و آتش سوزي بر اثر استفاده از اين شارژرها به خصوص در ميان جواناني كه ساعت ها از كنسول هاي بازي قابل حمل Nintendo DS استفاده مي كنند ، مشاهده شده است.

يافته هاي محققان ايراني در باره خطرات تلفن همراه


امواج تلفن همراه به اختلالات ژنتيكي منجر مي شود
بررسي اثر اشعه الكترومغناطيسي تلفن همراه روي ساختار پروتئين ها ، آنزيم ها و DNA نشان داده است كه امواج تلفن همراه موجب پارگي رشته هاي DNA مي شود و به طور كلي بحث توارث و ژن را درگير مي كند. پاره شدن رشته هاي DNA بسياري از بيماري ها را به دنبال دارد كه يكي از مهم ترين آن ها سرطان است كه امكان دارد اين بيماري به علت درگيري DNA به نسل هاي بعدي هم منتقل شود. دكتر علي اكبر موسوي موحدي ، استاد و پژوهشگر برجسته مركز تحقيقات بيوشيمي – بيو فيزيك دانشگاه تهران (IBB) در گفت و گو با ايسنا با اعلام اين يافته ها از تلفن هاي همراه به عنوان يكي از پر مصرف ترين تجهيزات داراي امواج الكترومغناطيس ياد كرد و گفت : اثر سوء ، ميدان هاي الكترومغناطيسي به ويژه ميدان تلفن همراه به صورت فزاينده نقش تخريبي در بدن ، ارگانيسم ها ، بافت ها ، سلول ها و ماكرومولكول هاي حياتي مانند DNA ، پروتئين ها و آنزيم ها خواهد داشت.
دكتر موسوي موحدي با بيان اين كه در حال حاضر سيستم هاي تلفن همراه داراي فركانس 940 مگاهرتز است كه بيشتر بافت هاي بدن از جمله مغز و حتي گوشت و ماهيچه ها آسيب مي زند ، ابراز عقيده كرد كه نبايد به تلفن همراه به عنوان وسيله اي بي خطر نگاه كرد و هر كس هر اندازه كه تمايل داشت از آن استفاده كند ؛ بلكه كاربرد تلفن همراه بايد همانند مصرف دارو ، محدود و كنترل شده و در اصطلاح داراي دوز مشخص باشد ؛ به طوري كه يك فرد تنها ساعاتي از روز را مي تواند از تلفن همراه استفاده كند و پس از آن حق استفاده از آن را نخواهد داشت. مسئله مهم ديگري كه بايد مورد توجه محققان قرار بگيرد ، دوز مشخص استفاده از تلفن همراه براي مبتلايان به بيماري هاي گوناگون است ؛ به عنوان مثال ميزان استفاده از تلفن همراه در افراد ديابتي كه در برابر امواج آسيب پذيرتر از افراد سالم هستند ، بايد متفاوت باشد. دكتر موسوي موحدي در ادامه با اشاره به تحقيقات پژوهشگران مركز بيوشيمي – بيوفيزيك دانشگاه تهران در زمينه (( اثرات ميدان الكترومغناطيسي تلفن همراه ( MHZ 940 ) روي هموگلوبين خون )) گفت : در اين تحقيق ، امواج تلفن همراه را به مدت 20 تا 60 دقيقه روي هموگلوبين عادي و بيمار تابانديم ، سپس ساختار و عملكرد مولكول هموگلوبين كه وظيفه حياتي حمل اكسيژن از ريه به بافت ها را بر عهده دارد مطالعه كرديم. يافته هاي تحقيق نشان داد واكنش ميدان الكترومغناطيسي تلفن همراه با هموگلوبين موجب تغييرات ساختاري در آن و كاهش پيوند اكسيژن با پروتئين مي شود و اختلال در عملكرد هموگلوبين ، موجب آزادسازي اكسيژن بيشتر در بافت و در نهايت بروز ناهماهنگي در واكنش هاي بدن مي شود. اين استاد بيوشيمي فيزيك تأكيد كرد : اثرات سوء تغيير ساختاري هموگلوبين خون تحت تأثير امواج تلفن همراه تنها به آزادسازي بيش از حد اكسيژن در بافت محدود نمي شود ، بلكه بر ساير وظايف هموگلوبين هم تأثير منفي مي گذارد.
وي در عين حال اثرات تداخل استفاده از تلفن همراه و وسايل ديگر مانند مايكروفر ، رايانه و همچنين مصرف داروهاي مختلف را بسيار حائز اهميت دانست و تصريح كرد : تداخل استفاده از تلفن همراه و وسايل ياد شده اثرات سوء امواج تلفن همراه را تشديد مي كند.
دكتر موسوي موحدي با بيان اين كه بدترين شكل تداخل در استفاده هم زمان از تلفن همراه و مايكروفر است ، تصريح كرد : از سوي ديگر شرايط استفاده از تلفن همراه در اثرات آن تعيين كننده است به عنوان مثال استفاده از تلفن همراه در مكان هاي مسقف و شهرهاي آلوده همانند تهران دوز خاصي را طلب مي كند كه اميدواريم با شروع تحقيقات بتوان دوز استفاده از آن براي هر فرد را مشخص كرد.
وي در باره محل قرار دادن تلفن همراه نيز گفت : بدترين شكل قرار دادن تلفن كنار گوش ، هنگام صحبت كردن است و البته قرار دادن در كمر هم آسيب هاي جدي به دستگاه تناسلي انسان وارد مي كند.
دكتر موسوي موحدي با بيان اين كه تلفن همراه در مواقع استفاده نشدن نيز بايد بيش از يك متر با بدن كاربر فاصله داشته باشد ، تصريح كرد : صحبت با تلفن همراه بايد در فضايي باز و حداكثر به مدت يك دقيقه باشد. بهترين حالت در هنگام پياده روي هم گذاشتن تلفن همراه داخل كيف و البته بهترين حالت ممكن خاموش كردن است !
استاد مركز تحقيقات بيوشيمي – بيوفيزيك دانشگاه تهران در پايان با تأكيد بر اين كه در صنعت بايد با سرمايه گذاري مناسب در زمينه اثرات ميدان هاي مغناطيسي روي انسان و محيط زيست تحقيق شود ، ابراز اميدواري كرد كه وزارت ارتباطات هم بخشي از بودجه خود را صرف تحقيقات در زمينه اثرات تلفن همراه برسلامتي شهر وندان كرده و دوز استفاده از آن را براي هر فرد و يا بيمار تعيين كند. در همين رابطه رئيس يك مؤسسه معتبر پژوهش سرطان نيز با اعلام هشدار از كاربران خواست استفاده از تلفن همراه را به دليل خطر احتمالي بروز سرطان محدود كنند.
به گزارش ايسنا ، دكتر رونالد هربرمن ، مدير موسسه سرطان دانشگاه پترزبورگ ، اعلام كرده است : كودكان به جز در موارد اضطراري نبايد از تلفن همراه استفاده كنند زيرا مغز آن ها در حال رشد است ؛ بزرگسالان بايد سر خود را از تلفن دور نگه دارند و از بلندگوي تلفن يا يك هد ست بي سيم استفاده كنند. وي همچنين نسبت به استفاده از تلفن همراه در مكان هاي عمومي مانند اتوبوس هشدار داد زيرا ممكن است ديگران را در معرض ميدان هاي الكترومغناطيسي تلفن قرار دهد.

Sunday, July 27, 2008

توصيه هاي ايمني در عمليات قطع اشجار (قسمت اول )

منبع: مؤسسه ملي ايمني و بهداشت حرفه اي آمريكا (NIOSH)
ترجمه: بابك بسطامي پور
ويرايش: شهناز نظري

جلوگيري از مرگ و جراحت افراد شاغل در عمليات قطع اشجار
انستيتو ملي ايمني و بهداشت حرفه اي (NIOSH) در زمينه جلوگيري از جراحت و مرگ افراد شاغل در عمليات قطع اشجار نيازمند همكاري و مشاركت مي باشد. تحقيقات جديد NIOSH نشان مي دهد كه بسياري از كارگران و كارفرمايان در صنعت قطع اشجار با خطرات مربوط به عمليات قطع اشجار آشنا نبوده و دستورالعمل هاي ايمني و بهداشت حرفه اي صادره از طرف سازمان OSHA را در اين رابطه رعايت نمي كنند. اين مقاله شامل توصيف 6 حادثه منجر به مرگ 6 نفر از كارگران شاغل در امر قطع اشجار مي باشد.در هر حادثه مي شد از مرگ اين افراد با رعايت دستورالعملهاي ايمني و استفاده از تجهيزات ايمني، مطابق با استانداردهاي OSHA جلوگيري نمود.
NIOSH خواهان آنست كه نويسندگان مجلات تجاري، مسئولان دفاتر ايمني و بهداشت، موسسات صنعتي، اتحاديه ها و كارفرمايان در صنعت قطع اشجار موارد ذكر شده در اين اخطار را مورد توجه تمامي كارگران در معرض خطر قرار دهند.
دورنما
نرخ مرگ و مير

سيستم نظارت ملي بر مرگ و ميرهاي شغلي (NTOF) نشان مي دهد كه در طي سالهاي 1980-1989 حدود 6400 كارگر آمريكايي در اثر جراحت هاي ناشي از كار در هر سال كشته مي شوند. در طول اين 10 سال، 1492 مرگ مربوط به صنعت قطع اشجار بوده است. در حاليكه نرخ مرگ و مير متوسط سالانه براي آنها 23 برابر بقيه كارگران آمريكايي مي باشد (164 كشته براي هر 100.000 كارگر در مقايسه با 7 كشته براي هر 100.000 كارگر). اغلب، مرگ و مير در رابطه با قطع اشجار به 4 دسته شغلي تقسيم مي شود:
افراد حرفه اي شاغل در اين بخش (براي مثال، كساني كه درخت را قطع مي كنند، كساني كه شاخه ها را قطع مي كنند. كساني كه درخت را به كنده تبديل مي كنند و كساني كه درخت را حمل مي كنند)، رانندگان كاميون، كارگران عمومي و اپراتورهاي ماشين آلات. تعداد حقيقي افراد قطع كنند. اشجار بيشتر از تعدادي است كه توسط NTOF ارائه شده زيرا روش هاي جمع آوري و گزارش داده ها منجر به ناچيز شمردن تعداد كل مرگ و مير مي شود.
داده هاي NTOF همچنين نشان مي دهد كه 59 درصد مرگ و مير ناشي از قطع اشجار بواسطه ضربه ناشي از افتادن يا به پرواز درآمدن اشياء و يا قرار گرفتن كارگر در ميان اشياء مي باشد. تقريباً 90 درصد اين مرگ و ميرها ناشي از درختان، گرده بينه ها، درختان مرده يا شاخه ها هستند.
بعلاوه، فعاليت سازمان NIOSH در آلاسكا مشخص كننده اين است كه قطع درختان با هليكوپتر نيز بشدت خطرناك است. اين اخطار اشاره به عمليات قطع درختان با هليكوپتر نمي نمايد ولي اطلاعات مربوط به اين موضوع در گزارش هاي جديد قابل دسترسي است.
جراحت
در سال 1992، دفتر آمار كار گزارش داد كه عمليات قطع اشجار داراي نرخ جراحتي بيش از 14000 مجروح در هر 100.000 كارگر تمام وقت است در حاليكه براي تمامي بخش خصوصي آمار 8000 نفر براي هر 100.000 كارگر وجود دارد.داده هاي مربوط به خسارت كارگران نشان مي دهد كه جراحت منجر به از دست رفتن روزهاي كاري، بسيار شبيه به جراحت هايي هستند كه منجر به مصدوميت هاي منجر به مرگ مي شود. همچنانكه اغلب مرگ و ميرهاي ناشي از قطع درختان در گروههاي شغلي چهارگانة مذكور رخ ميدهد، اغلب شكايات جهت پرداخت خسارت نيز در اين گروهها اتفاق مي افتد.
استانداردهاي رايج OSHA
سازمان OSHA اخيراً مقررات خود را در رابطه با انواع عمليات قطع اشجار بدون توجه به اينكه استفاده نهايي فرآورده هاي جنگلي چه هستند مورد بازبيني و بسط قرار داده است. كارفرمايان مكلفند تمام استانداردها را تا 9 فوريه 1995 بكار ببندند. مقررات بازبيني شده به مقدار قابل ملاحظه اي با نسخه هاي قبلي تفاوت داشته و شامل موارد ذيل مي باشد:
1- آموزش هاي اضافي در زمينه كار و كمك هاي اوليه براي كارگران.
2- استفاده و تنوع گسترده در زمينه لوازم حفاظت فردي.
3- ملاحظات شديد تر براي استفاده از سازه هاي محافظ در برابر غلت خوردن و افتادن اشياء.
4- راهنمايي قابل درك در رابطه با روش هاي قطع درختان (شامل روش هاي مناسب براي افتادن درخت در جهت مطلوب و جلوگيري از پيچيدن و شكسته شدن نابهنگام درخت)
در سال 1976، سازمان NIOSH معيار خود را براي استانداردهاي توصيه شده تحت عنوان: «عمليات قطع درختان از قطع تا حمل» منتشر كرد. اين مدرك يكسري دستورالعمل هاي ايمني كار و تجهيزات حفاظت فردي و مداواي پزشكي را براي افراد شاغل در اين بخش توصيه نموده بود.
گزارشات حادثه:
بين اكتبر 1991 و مه 1993، برنامه برآورد كنترل و ارزيابي مرگ ومير (FACE) 13 مورد حادثه منجر به مرگ را (هر كدام شامل 1 مرگ) در صنعت قطع اشجار مورد تحقيق و بررسي قرار داده است. موارد ذيل شامل جمع بندي 6 عدد از اين حوادث است.
گزارش شماره 1
در 9 اكتبر 1992، يك كارگر مرد 33 ساله شاغل در امر قطع كردن درختان در حين استفاده از اره زنجيري كشته مي شود. او از يك اره با توان 4 اسب بخار و ابعاد 16 اينچ از نوع bow-bar استفاده مي نموده است. قرباني يك درخت كاج به طور 40 پا را قطع كرده بود.
سپس او با استفاده از اره زنجيري اقدام به قطع كردن شاخه هاي درخت مي نمايد. دراين حالت، حين قطع كردن قسمتي از درخت كه تحت تنش ناشي از وزن درخت بوده اره زنجيري لگد زده و به عقب بر مي گردد و او را از ناحيه گلو مصدوم مي نمايد.
گزارش شماره 2
در 10 اكتبر 1992 يك كارگر مرد قطع كننده درخت با سن 53 سال در اثر افتادن يك درخت قطع شده بر روي درخت ديگر و در رفتن آن دچار حادثه منجر به مرگ مي شود. قرباني يك درخت كاج به طول 70 پا را قطع كرده بود. اين درخت در حين افتادن به يك درخت كوچكتر با طول 15 پا برخورد كرده و به آن گير مي كند. قرباني احتمالاً تصميم مي گيرد با قطع كردن درخت كوچكتر آن را آزاد كند هنگامي كه او شروع به قطع درخت كوچكتر مي نمايد، لرزش اره زنجيري باعث آزاد شدن درخت بزرگتر مي شود. درخت آزاد شده و بر روي قرباني افتاده و باعث مرگ او مي شود.

توصيه هاي ايمني در عمليات قطع اشجار (قسمت دوم )

گزارش شماره 3
در 17 نوامبر 1992، يك كارگر مرد قطع كننده درخت با سن 58 سال، در اثر برخورد شاخه يك درخت با سرش كشته مي شود. قرباني در حال قطع كردن درختان در شيب 40% كوه بوده است. او در حاليكه يك درخت بلوط با طول 100 پا را قطع مي كرده، درخت بر روي سرازيري افتاده و به يك درخت ممرز در فاصله 6 متري خود برخورد كرده و يك شاخه ممرز به طول 40 پا را از آن جدا مي كند كه اين شاخه به طرف بالا و روي قرباني مي افتد. اين شاخه به مقدار 35 پا پرت شده و به سر قرباني بصورت مرگباري برخورد مي كند.
گزارش شماره 4
در 3 دسامبر 1992، يك كارگر مرد مسئول برش الوار، در حين قطع كردن يك درخت تبريزي به طول 80-90 پا در زمانيكه درخت در حال افتادن بوده، يكي از شاخه هايش به يك درخت خشك 35 پايي برخورد مي كند. درخت خشك در ارتفاع 4 فوتي از زمين شكسته شده و از پشت به روي قرباني مي افتد. (وقتي كه قرباني به طرف مقابل آن نگاه مي كرده است ) و سر او را مضروب مي كند . اگر چه قرباني مجهز به وسايل حفاظت از سر بوده ، ضربه در همان لحظات اوليه كشنده بوده و ستون فقرات او را در ناحيه گردن مي شكند.
گزارش شماره 5
در 22 مارس 1993 ، يك كارگر سرپرست مرد 51 ساله و متصدي حمل درخت بصورت مرگباري از ناحيه سر بواسطه افتادن درخت آسيب مي بيند . او درحال برش درخت و تبديل آن به كنده بود . يك كارگر بعنوان كمك او در حال قطع كردن يك درخت تبريزي 58 پايي در فاصله 50 پايي قرباني بوده است . وقتي كه درخت به طرف قرباني مي افتد ، شخص مسئول برش الوار و يك كارگر ديگر فرياد اخطار را سر مي دهند با وجود اين قرباني ( كه داراي كلاه ايمني و گوشي بوده است ) آشكارا صداي آنها را نمي شنود و در نتيجه سرش مصدوم شده و فوت كند .
گزارش شماره 6
در 8 آوريل 1993 ، يك كارگر مرد اپراتور 28 ساله در اثر ضربه ناشي از ماشين كشنده گرده بينه ها كشته مي شود . قرباني در محوطه انبار كردن گرده بينه ها قرار داشته ( شيب اين قسمت 5 درصد بوده است) و ماشين حمل كننده را متوقف كرده بود و تعدادي از گرده بينه هاي آويزان را از قلاب بازكرده و دوباره سوار دستگاه كشنده شده و در حال حركت و دورزدن يك دستگاه بارگيري گرده بينه بوده كه دستگاه كشنده به روي 2 عدد گرده بينه موجود در روي زمين مي رود . يكي با قطر 6 اينچ و ديگري با قطر 14 اينچ . وقتي دستگاه از روي گرده بينه ها رد مي شود قرباني آشكارا تعادلش را از دست مي دهد و از كابين دستگاه به بيرون مي افتد و چرخ چپ عقبي دستگاه از روي او رد مي شود . قرباني دچار چندين جراحت در ناحيه سروبدن شده و درهمانجا فوت مي كند .
نتايج
تحقيقات FACE و داده هاي مرگ ومير در سطح ملي نشان مي دهد كه بسياري از كارگران و كارفرمايان در صنعت قطع اشجار نسبت به خطرات مربوط به قطع درختان ناآگاهند و از استانداردهاي OSHA براي پرهيز از جراحت و مرگ و مير پيروي نمي كنند. درهركدام از حوادث ذكر شده توسط NIOSH، پيروي از دستورالعملهاي ايمني OSHA جان كارگر را نجات مي داد.
توصيه ها
سازمان NIOSH پيشنهاد مي كند كه كارگران و كارفرمايان موارد ذيل را جهت جلوگيري از مرگ ومير و جراحت ناشي از قطع درختان رعايت كنند:
- از دستورالعملها و مقررات OSHA در رابطه با عمليات قطع اشجار تحت شماره29CFR 1910 .266 پيروي شود.
- قبل از شروع عمليات قطع اشجار، بدقت بدنبال علامات ناشي از كنده شدن پوست درخت ، شاخه هاي شكسته شده و ياديگر صدمات درختان باشيد
- مناطق كار تعيين گردد تا اينكه هيچ درختي به داخل محدوده مجاور منطقه كار سقوط نكند. فاصله بين مناطق همجوار تا منطقه كار مي بايد حداقل به اندازه طول 2 عدد درخت قطع شده باشد.
- اگر يك درخت در جلوي درخت ديگري قطع شود ، آن را از محل كار به هر طريق مكانيكي و يا روشهاي ديگر خارج كنيد تا باعث به حداقل رساندن صدمات كارگر شود.
- افراد قطع كننده درخت را نسبت به ارزيابي محل هاي تجمع برف و يخ، باد، شيب درخت، شاخه هاي مرده، محل درختان ديگر و مراحل مقتضي در جلوگيري از ايجاد خطر براي كارگران آگاه نماييد.
- در حين بريدن درختان و يا قسمتهاي تحت تنش آنان نبايد به غير از شخص قطع كننده درخت به ديگران اجازه داد به اندازه كمتر از طول 2 درخت به آن نزديك شوند.
- مطمئن شويد وسايل نقليه و يا ماشين آلات مجهز به حفاظ بالاي سر و كمربندهاي صندلي هستند. اين مورد در رابطه با وسايل نقليه يا ماشين آلاتي كه توسط كارگران و كارفرمايان فراهم شده هم صادق است.
- كارگران را به وسايل حفاظت فردي مقتضي مجهز نماييد كه شامل دستكش ، ساق بند، كلاه ايمني، عينك ايمني و ماسك مي باشد. آنان را در رابطه با استفاده صحيح ، نگهداري ، بازرسي ، تعمير و جايگزيني اين تجهيزات آموزش داده و مجبور به استفاده نماييد. مطمئن شويد كه همه كارگران از وسايل حفاظت پاي مناسب استفاده مي نمايند.
جعبه كمك هاي اوليه در هر سايت كاري كه درختان قطع شده و حمل مي شوند و همچنين در داخل وسايل نقليه كارگران بايد موجود باشد . تعداد و محتوي جعبه كمك هاي اوليه بايد منعكس كننده حد ايزوله بودن منطقه كار ، تعداد كارگران و خطرات منطقي پيش بيني شده در محيط كار باشد.
2 – يك برنامه ايمني مكتوب شامل دستورالعمل هاي ايمني براي تمام وظايف محوله را توسعه دهيد، اجرا كنيد و كارگران را به اطاعت از آن وادار نماييد. اين برنامه ايمني بايد شامل عناصر ذيل باشد ولي به آنها محدود نشود.
- آموزش كارگران در جهت ارزيابي بريدن الوارها به جهت اينكه خطرات تشخيص داده شده و كنترل شوند.
- تعليم كارگران براي برنامه ريزي و پاك سازي گذرهاي عقب نشيني قبل از شروع هرگونه عمل قطع كردن.
- آموزش كارگران جهت روشهاي صحيح قطع درختان (براي مثال برش اوليه مناسب ، برش نهايي مناسب و مقدارتنه درخت باقي مانده در روي زمين پس از قطع كردن)
3 – قبل از شروع كار ، بازبيني روزانه و اوليه راجهت شناسايي و اجرا كردن كنترل هاي مقتضي به جريان بياندازيد.
4 – يك شخص ذي صلاح را براي به اجرا در آوردن بازرسي هاي ايمني و اطمينان از انجام كارها توسط كارگران، مطابق با دستورالعمل هاي ايمني كار مشخص نماييد . بلافاصله هرگونه خطر شناسايي شده و يا عمل غير صحيح را تصحيح نماييد.
5 – بر انتخاب و استفاده از اره هاي زنجيري نظارت نماييد.
- مطمئن شويد كه اره زنجيري و افراد مربوطه بصورت مقتضي بر حسب نوع كار انتخاب شده اند
- اره زنجيري را مطابق با معيارهاي ايمني انتخاب نماييد مثل ترمزهاي زنجير، طراحي سيستم ضد لگدزدن زنجير، سوئيچ هاي ايمني و اجزاء جاذب ارتعاش.
- مطمئن شويد كه اره زنجيري مطابق دستورالعمل سازنده آن استفاده تنظيم و تعمير و نگهداري مي شود.

Saturday, July 26, 2008

مديريت بر فرايند حوادث ( قسمت اول )

دكتر ايرج سلطاني
يكي از وظايف مديران در كنار توليد كالا يا خدمات به حداقل رساندن حوادث، رعايت مسايل زيست محيطي، توجه به مسئوليتهاي اجتماعي و پرورش منابع انساني است.مديريت بر فرايند حوادث يعني بررسي علل حوادث در حين كار و انجام اقدامات پيشگيرانه است.با مديريت صحيح بر حوادث مي توان روشهايي را به كار بست كه هزينه هاي اقتصادي حوادث را به حداقل ممكن رساند.هزينه هاي مربوط به حوادث و آسيبهاي شغلي به حدي است كه مديريت جدي بر حوادث را طلب مي كند.يكي از راههاي مهم جلوگيري از حوادث تقويت فرهنگ ايمني در محيط كار است.يكي از مكانيسم هاي مهم مديريت بر فرايند حوادث انجام به موقع معاينات دوره اي است كه نقش پيشگيرانه و درماني دارد.
مقدمه
توليد و عمليات مربوط به آن نيازمند الزامات و پيش نيازهايي است كه يكي از آنها ايمني كاركردن و مديريت بر فرايند رواني واجتماعي علل حوادث است. انسانهاي توليدي نيازمند داشتن فرهنگ كار ايمني هستند و لازم است در اين خصوص اقدامات موثري صورت پذيرد. پيچيدگي كار مديران توليدي و صنعتي بدين خاطر است كه توليد كالا و يا خدمات جزء كوچك كار آنان است و در كنار توليد كالا يا خدمات، هدفهاي ديگري را بايستي موردتوجه قرار دهند. ازجمله اين اهداف به حداقل رساندن حوادث، رعايت مسائل زيست محيطي، توجه به مسئوليتهاي اجتماعي، پرورش منابع انساني و... است و براي رسيدن به اهداف فوق و مخصوصاً كاهش و تعديل حوادث لازم است بــر فــراينــد شكل گيري حوادث مديريت كنند. براين اساس و باتوجه به اهميت مديريت بر فرايند حوادث در موسسات توليدي در اين مقاله كه عمدتاً حاصل تجارب عملي نگارنده بوده و براساس تئوريهاي عمل (PRACTICE THEORY) تدوين يافته سعي بر آن است كه مفهوم مديريت بر حوادث تبيين و راهكارهاي عملي مديريت بر كاهش حوادث تبيين شود.
مفهوم مديريت بر فرايند حوادث
منظور از مديريت بر فرايند حوادث بررسي علل حوادث و انجام اقدامات پيشگيرانه است. حادثه ناشي از كار واقعه اي است كه درحين انجام كار روي مي دهد و براي ايجاد آن هيچ نوع قصد و يا برنامه ريزي قبلي وجود نداشته است.(1) براي بررسي علل حوادث و مديريت بر آن بايستي شاخصهاي مناسبي تدوين شود كه خوشبختانه در اين زمينه شاخصهاي جهاني تحت عنوان ضريب شدت و ضريب تكرارحوادث وجود دارد. اين دو شاخص به عنوان نشانگر و تب گير بيانگر نوع مديريت بر حوادث و علل آن هستند. ضريب تكرار حواث عبارت است از تعداد حوادثي كه به ضايعات انساني منجر مي شود در يك مدت معين تقسيم بر جمع ساعات كار درهمان مدت ضرب در 1000000 و ضريب شدت حوادث عبارت است از زمان تلف شدن به علت ضايعات انساني تقسيم بر جمع ساعات كار درهمان مدت ضرب در 1000000 است. (3)
براي مديريت بر حوادث بايستي علل آن را دسته بندي كرد كه در اين زمينه دو دسته علل مي توان براي حوادث برشمرد:
الف: دلايل مستقيم همانند انواع سوختگي، برخورد با مانع، سرخوردن، سقوط از ارتفاع و...
ب: دلايل غيرمستقيم همانند مشكلات خانوادگي و شخصي، خستگي مفرط، عدم رضايت شغلي، سروصداي زياد آهنگ نامتعادل انجام كار، روابط انساني نامتعادل در محيط كار و ...(3).
در يكي از بررسيهاي انجام شده درمورد علل بررسي حوادث، ازبين 8779 مورد حادثه علت 6900 موردحادثه بي احتياطي كار بوده، 1100 مورد فقدان اطلاعات درمورد كار با دستگاه و 779 مورد مربوط به وسايل بي حفاظ بوده است.(4)
مديريت بر دلايل مستقيم و رفع (تعديل) آنها كار زياد مشكلي نيست و كافي است كه برنامه زمانبندي با كنترلهاي لازم اعمال تا اين دسته از دلايل تعديل شود اما آنچه مهم و پيچيده تر است مديريت بر علل غيرمستقيم است كه دامنه آن وسيع و پيچيدگي آن متزايد است. بنابراين، لازم است براي اين دسته از دلايل بيشتر مديريت كرد. با مديريت صحيح بر حوادث مي توان روشهايي را به كاربست كه هزينه هاي اقتصادي حوادث به حداقل ممكن كاهش يابد.
راههاي كاهش هزينه هاي اقتصادي حوادث را مي توان به شرح زير بيان كرد.
! كاهش هزينه ها در مراحل ايجاد كارگاه نظير رعايت ايمني ساختمان، تجهيزات و استقرار نظام ايمني؛
! كاهش هزينه ها درمراحل به كارگيري نيرو شامل استخدام، آموزش حرفه اي و انجام كنترلها و...؛
! كاهش هزينه ها در مراحل اوليه وقوع حادثه كه در اين مرحله از گسترش و زياد شدن حادثه جلوگيــري مـي شود. (اين مرحله همان ضرب المثل معروف است كه مي گويد جلوي ضرر را از هر كجا كه بگيري نفع است).
! كاهش هزينه ها در مراحل بعدي وقوع حادثه كه بيشتر تلاش براي جلوگيري از تكرار حوادث است.
آمار و ارقام و هزينه هاي مربوط به حوادث و آسيبهاي شغلي به حدي است كه لزوم توجه جــدي و مــديريت بر حوادث را چند برابر مي كند.
به آمار حوادثي كه هرساله در آمريكا اتفاق مي افتد در زير اشاره اي مي شود؛
- هر روز 17 كارگر درحين اشتغال جان خود را از دست مي دهند؛
- بيش از 6/5 ميليــون كــارگــر دچـار آسيب ديــدگــي و يا بيماري مرتبط با شغل مي شوند؛
- در اثر آسيبهاي مختلف هرساله 35 ميليون روز كاري از دست مي رود؛
- مقدار روزهاي كاري از دست رفته حتي به 75 ميليون روز نيز بالغ مي شود.
- هزينه مالي اين آسيبها 40 ميليون دلار مشتمل بر دستمزدها، هزينه هاي پزشكي و هزينه هاي اداري و بيمــه و هزينه هاي غيرمستقيم است. به طور نمونه در شركت دوپانت در سال 1997 هزينه حادثه اي كه به معلوليت منجر شده است به طور متوسط 25000 دلار براي اين شركت بوده است.(6)
باتوجه به مطالب ذكر شده و اهميت مديريـت بــر فرايند حوادث به طور كلي مولفه هــاي مــديريت بر فرايند حوادث را مي توان در شكل شماره 1 نشان داد:
راهكاره
ا1 - راهكار ايجاد تعادل بين جسم، روان و مسائل اجتماعي كاركنان: حوادث در موسسات صنعتي و توليدي عمدتاً ريشه انساني دارند و كاركنان داراي سه بعد جسم، روان ومسائل اجتماعي هستند. درصورتي كه تعادل منطقي بين سه بعد مذكور ايجاد شود حادثه اي رخ نخواهد داد ولي درصورت وجود كمترين عدم تعادل بين آنها ريشه هاي حوادث شكل گرفته و سازمان و فــرايند توليدي با مشكل مواجه مي شود. براي ايجاد تعادل بين جسم و روان و مسائل اجتماعي لازم است به شرح زير اقداماتي صورت گيرد:
الف: شناخت روان افراد و تفاوتهاي فردي و انجم طرح غربال گيري و تعيين ناهنجاريهاي رواني؛
ب: توجه به نارسائيهاي جسمي و عدم تعادلهايي كه در ارگانيسم بدن رخ مي دهد؛
ج: حل مسائل اجتماعي افراد ازطريق خانواده و همكاران كاركنان؛تعادل بين جسم، روان و اجتماع كاركنان را مي توان مطابق شكل شماره 2 برقرار ساخت و از پرتو آن بخشي از ريشه حوادث را از بين برد و بدين نحو بر فرايند حوادث مديريت كرد.
2 - راهكار ايجاد تعادل و تناسب در تسهيلات رفاهي كاركنان: در جامعه امروزي اكثر موسسات صنعتي و غيرصنعتي براي كاركنان خود تسهيلات رفاهي تدارك ديده اند. معمولاً فلسفه تسهيلات رفاهي ترميم روحيه كاركنان است تا كاركنان خسته از كار و سازمان بتوانند مدتي را در خارج از محيط كار استراحت كرده و با روحيه ترميم يافته وارد كارزار شوند. يكي از ريشه هاي حوادث خستگي كاركنان است كه ايــن خستگــي پس از مـدتي حادثه آفرين مي گردد. منظور از متعادل ساختن تسهيلات رفاهي اين است كه با انجام يك كار علمي و تحقيقي مشخص شود كه كاركنان در سطوح مختلف و با كارهاي متفاوت چه نوع تسهيلاتي موجب ترميم روحيه آنان مي گردد. خود كاركنان نمي توانند درمورد نوع تسهيلات رفاهي كه به ترميم روحيه آنان منجر مي گردد تصميم گيري كنند. اين سازمان است كه بايستي براي كاركنان مشخص كند چه نوع تسهيلاتي روحيه آنان را ترميم مي كند. در موسسات صنعتي به لحاظ تنوع كاري و تفاوتهاي فردي يك نوع تسهيلات معمولاً نمي تواند به شكل اثربخشي ايفاي نقش كند. براي ايجاد تعادل و تنـاسب
در تسهيلات رفاهي لازم است در مقوله هاي زير اقدام شود:
! تدارك تسهيلات رفاهي متناسب با شرايط محيط كار ازنظر سختي و آلودگي؛
! تدارك تسهيلات رفاهي متناسب با نوع كار توليدي، تعميراتي، خدماتي؛
! تدارك تسهيلات رفاهي متناسب با سطح كار ازنظر تصميم گير و غيرتصميم گير؛
! تدارك تسهيلات رفاهي متناسب با محيط زندگي؛! تدارك تسهيلات رفاهي متناسب با تنشهاي وارده به افراد در محل كار؛
! تدارك تسهيلات رفاهي متناسب با علايق كاركنان.
3 - راهكار تقويت فرهنگ ايمني: ايمن كاركردن و جلوگيري از حوادث قبل از اينكه نياز به ساختار داشته باشد يك فرهنگ است. يكي از راههاي مهم جلوگيري از حوادث به وجود آوردن و تقويت فــرهنگ ايمنــي اسـت. همان طوري كه مديران ارشد سازماني نقش فرهنگ ســازي زيادي دارند در اين زمينه نيز مي توانند فرهنگ سازي را تسريع كنند. براين اساس، ابتدا لازم است مديران و اداره كنندگان كار باور واقعي به ايمني كاركردن پيدا كرده تا سپس اين فرهنگ دركل سازمان نهادينه شود.

مديريت بر فرايند حوادث (قسمت دوم )

به طوركلي با روشهاي زير مي توان فرهنگ ايمني را در سازمانهاي صنعتي تقويت كرد تا حوادث كاهش يابد:
- تاكيد مديريت عامل سازمان به روي مسائل ايمني و حوادث در جلسات مديريتي؛
- تهيه و تنظيم نظامنامه ايمني؛
- تحقق عملي و واقعي استراتژي اول ايمني و بعد كار و يا به عبارت ديگر اولويت قرارگرفتن كار ايمن؛
- خودداري مسئولان از كار غيرايمني خواستن؛
- بازرسيهاي مداوم از نحوه كار غيرايمني كاركنان؛
- شناسايي سفيران ايمني در واحدهاي توليدي؛
- برگزاري منظم جلسات ايمني در واحدها با حضور افراد درگير در كار؛
- برگزاري آموزشهاي عملي وكاربردي؛
- ساده سازي دستورالعملهاي ايمني عمومي و تخصصي.
4 - راهكار معني دار ساختن معاينات دوره اي: انجام معاينات دوره اي در موسسات صنعتي با اين فلسفه انجام مي گيرد كه نارسائيهاي رواني و جسمي مشخص و درجهت بهبود آن گام برداشت. يكي از ريشه هاي شكل گيري حوادث اين است كه كاركنان تحت تاثير شرايط كاري به مرور فرسوده شده و از هوشياري جسمي و رواني آنان كاسته مي شود و مسلماً به كم شنوايي، كم بينايي و دردهاي كمر مبتلا خواهند شد كه در آن صورت چابكي و حساسيت موردنياز را نداشته و به موقع درمقابل خواسته هاي كاري و الزامات كاري عكس العمل مناسبي نشان نخواهند داد و درنتيجه حوادث ريز و درشت رخ مي دهد. يكي از مكانيسم هاي مهم مديريت بر فرايند حوادث انجام به موقع معاينات دوره اي است كه نقش پيشگيرانه و درماني دارد. معاينات دوره اي را به موجب شرايط و ماهيت مشاغل مي توان به صورت سالانه، شش ماه يكبار، سه ماه يكبار و يــا بــه صــورت ويژه انجام داد. به طوركلي، برايمعني دار ساختن معاينات دوره اي مي توان به شكل زير عمل كرد:
- تهيه برنامه و گرافهاي ساليانه براي انجام معاينات دوره اي؛
- ابلاغ برنامه زماني انجام معاينات دوره اي به كاركنان؛
- پيگيري انجام معاينات دوره اي؛
- انعكاس نتايج معاينات دوره اي به كاركنان؛
- انجام اقدامات اصلاحي درمورد نتايج معاينات دوره اي؛
- قراردادن تشويق و يا تنبيه براي انجام به موقع معاينات دوره اي.
5 - سازوكار پياده سازي نظام چرخش شغلي:
يكي از دلايل بروز حوادث در موسسات صنعتي و توليدي اين است كه بعضي از مشاغل از درجه سختي كار بالا و محيط نامطلوب فيزيكي برخوردارند و كاركنان اين دسته از مشاغل پس از مدتي دچار محدوديت شده و نمي توانند وظايف خود را به خوبي انجام دهند و درنتيجه ضريب خطر افزايش مي يابد. براي ازبين بردن اين ضريب خطر اجراي نظام چرخش شغلي كمك شاياني مي كند. چرخش شغلي باعث مي گردد كه كاركنان در مشاغل مختلف چرخش كنند و علاوه بر اينكه مسائل و مشكلات مشاغل مختلف را مي شناسند به صورت منطقي درجه سختي كار و نامطلوب بودن شرايط محيط كار بين كاركنان سرشكن شده و درنتيجه آنان از فرصتهاي برابر برخوردار مي گردند. در اجراي چرخش شغلي افرادي كه داراي مشاغل سخت و خطرزا هستنـد جاي خود را با افراد داراي مشاغل سبك تــر عــوض كرده و ازاين بابت افراد تازه نفس در مشاغل سخت قرار گرفته و همين جابه جايي موجب كاهش حوادث ناشي از كار مي شود.
در اجراي چرخش شغلي براي كاهش حوادث به شكل زير مي توان عمل كرد:
الف: چرخش شغلي درون واحدي: در اين وضعيت، افــراد در درون هر واحد توليدي جابه جا شده و علاوه بر سرشكن شدن سختي كار و ضريب خطرآفريني، بسياري از مشكلات ديگر نظير نارضايتي از حجم و تنوع فعاليتها كاهش مي يابد.
ب: چرخش شغلي برون واحدي: در اين وضعيت، افراد در واحدهاي مختلف جابه جا شده و از اين بابت ضريب خطرزايي به مقدار زيادي كاهش مي يابد.به طوركلي چرخش شغلي در ابعاد زير به كاهش حوادث كمك مي كند:
- بــا جابه جايي كاركنان، خستگي آنها از بين مي رود؛
- با جابه جايي كاركنان حساسيت افراد افزايش مي يابد؛
- با جابه جايي كاركنان سختي و خطرزايي مشاغل در بين آنها سرشكن مي گردد؛
- با جابه جايي كاركنان رضايت شغلي حاصل مي شود؛- با جابه جايي كاركنان افراد تازه نفس در مشاغل سخت تر ايفاي نقش مي كنند.
6 - سازوكار تقويت فرهنگ ورزش در كاركنان:
يكي از ريشه هاي حوادث در موسسات صنعتي اين است كه كاركنان پس از مدتي كار، بي تحــرك شـده و چابكي خود را از دست مي دهند و به دردهاي مختلف مبتلا مي شوند كه اين وضعيت رابطه مستقيمي با بروز حوادث دارد. در ايــن زمينـه بدون صرف هزينه زياد مي توان از طريق شيوعفرهنگ ورزش عمومي تا حدود زيادي مشكل را رفع كرد. تدارك ورزشهاي متناسبدادن آن وجود دارد را شناسايي و علل را رفع كرد به مقدار زياد حوادث كاهش مي يابد. مديريت صحيح بر فرايند حوادث بالقوه موجب مي گردد كه كار ايمن شده و از خطرات انساني و تجهيزاتي جلوگيري به عمل مي آيد. به طوركلي طراحي نظام نمايان سازي حوادث بالقوه به طرق زير در كاهش حوادث تاثير دارد:
- فرهنگ پيشگيري در كاركنان شكل مي گيرد؛
- حوادث ناكام به صورت كتبي ثبت مي گردد؛
- بررسي روي علل حوادث بالقوه به صورت يك فرهنگ درمي آيد؛
- علل حوادث ريز كه به حوادث شديد منجر مي شود مشخص مي گردد.


نتيجه گيري
نگهداري منابع انساني و امكانات مادي، وظيفه اساسي مديران سازمانهاي صنعتي و توليدي است و يكي از عوامل مهم تهديدكننده منابع انساني در اين گونه از سازمانها حوادث ناشي از كار است كه منابع انساني را به صورت بروز محدوديتهاي پزشكي، از كارافتادگي جزئي و كلي و يا فوت از گردونه كار و توليد خارج و اين امر موجب مي شود كه سازمان از آموزش و تجارب به دست آمده درطول خدمت افراد محروم مانده و آثار اجتماعي ناگواري نيز به دنبال دارد. بنابراين، مديريت بر فرايند حوادث و به حداقل رساندن آن از اولويتهاي اول مديران و كاركنان سازمانهاي توليدي است. براين اساس در مقاله حاضر مفهوم مديريت بر حوادث تبيين و راهكارهاي دهگانه اي ارائه تا مديران و كاركنان ابتدا با فرهنگ سازي و سپس با بكارگيري آنها حوادث ناشي ازكار را به سمت حداقل سوق و با برنامه ريزي حساب شده آن را به صفر برسانند.
منابع :
1 - منوچهر، محسني پارسا، روش بررسي آماري حوادث ناشي از كار، تهران - مدرسه عالي حفاظت و بهداشت كار، 1362، ص 4.2
2- ناصر، ميرسپاسي، مديريت منابع انساني و روابط كار، 1366، ص 351.3
3- شمس السادات،زاهدي، روابط صنعتي، تهران - نشر دانشگاهي، 1377، ص 176.4
4- ابراهيم، پورساماني، بررسي اثرات صدمات ناشي از حوادث كار بر عملكرد توليد شركت فولاد مباركه، پايان نامه كارشناسي ارشد رشته مهندسي صنايع، دانشگاه آزاد نجف آباد، 1379.5
5- غلامــرضـا، انصاري، اقتصاد در بهداشت حرفه اي، مجله مديريت، شماره 55 و 56، آذر و دي 1380، ص 24.6
6- ابوالقاسم، نوري و همكاران، بررسي محدوديتهاي جسمي و رواني كاركنان شركت فولاد مباركه، مهرماه 1380، ص 25.
7- دكتر ايرج سلطاني: دكتري مديريت آموزشي، مدرس دانشگاه و مدير تحقيقات نيروي انساني شركت فولاد مباركه

هنوز هم از ارتفاع نمي ترسم

گروه حوادث روزنامه همشهري – آزاده مختاري
ساعت 8/14 دقيقه سيزدهم خردادماه ، غلامرضا رفيعي ، كارگر آرماتوربند ساختماني در حال بستن ميلگرد روي يك ساختمان چندين طبقه بود.، كه ناگهان احساس كرد كفي از زير پايش خارج شده است و در همان لحظه از ارتفاع 25 متري روي مفتول هايي كه در زمين كار گذاشته شده بود سقوط كرد.
در اثر اين حادثه ، يك ميلگرد 18 ميلي متري آجدار از زير بغل سمت راست وي وارد بدنش شده و از سمت چپ فك وي خارج شد ، صحنه آنقدر وحشتناك بود كه هيچكس باور نمي كرد اين كارگر 30 ساله از مرگ نجات يابد.
مأموران امداد ونجات آتش نشاني و اورژانس ، در كمتر از 10 دقيقه خود را به محل حادثه رساندند و در حالي كه مأموران آتش نشاني ، براي انتقال بيمار شروع به بريدن قسمت بالاي ميلگرد كردند ، مأموران اورژانس با بستن نقاطي كه دچار خونريزي شديد شده بود ، اولين مراحل نجات غلامرضا را آغز كردند.
با بريده شدن ميلگرد ، بيمار كه ديگر از شدت درد از هوش رفته بود به بيمارستان آيت ا.. كاشاني اصفهان انتقال يافت تا در آنجا يكي از تخصصي ترين عمل هاي جراحي انجام گرفته و سايه مرگ از سر وي دور شود.
شرايط بحراني
بيمار كه به بيمارستان انتقال يافت در شرايط بسيار بحراني قرار داشت ، به همين خاطر وي بلافاصله به اتاق عمل انتقال يافت و تحت عمل قرار گرفت.
دكتر محمد مهدي نعمت ا... سرپرست تيم جراحي كه غلامرضا را تحت عمل جراحي قرار دادند در توضيح ماجرا به همشهري گفت : در اثر اين حادثه بيمار دچار جراحت شديدي شده بود كه منجر به آسيب ديدگي شديد وي در قسمت هايي از شبكه بازويي ، شريان سابكلاوين ، پايه عروقي گردن ، و وريد ژوگولر ، خلف تيروئيد ، مري ، كف دهان و فك شد. 11 نقطه حياتي بدن بيمار ، در اين حادثه آسيب ديده بود و با هر اشتباه كوچك امكان مرگ اين كارگر جوان وجود داشت ، با شرايط ويژه اي كه حاكم بود با همكاري اعضاي تيم جراحي ، تلاش براي نجات بيمار را آغاز كرديم. عمل جراحي 4 ساعت و نيم به طول انجاميد و در نهايت با اينكه اميد بسيار كمي وجود داشت كه بيمار از مرگ نجات يابد ، عمل با موفقيت به خاتمه رسيد. بعد از خاتمه عمل ، بيمار به بخش مراقبت هاي ويژه جراحي انتقال يافت و در حال حاضر وي در شرايط مناسب جسمي قرار دارد و تا چند روز ديگر با بهبود كامل بيمارستان را ترك خواهد كرد.
من از ارتفاع نمي ترسم
با او كه از نجات و زندگي دوباره اش بسيار خوشحال است ، تلفني گفت و گو كرديم.
دكترها مي گويند تا يك يا دو روز ديگر از بيمارستان مرخص مي شوم ، اين را غلامرضا در روي تخت بيمارستان مي گويد.
حادثه چطوري اتفاق افتاد ؟
خودم هم نمي دانم چه طوري اين حادثه رخ داد ، ناگهان احساس كردم كفي زير پايم در رفت و قبل از آنكه بدانم چه اتفاقي رخ داده است روي ميلگردي كه در كف ساختمان كار گذاشته بود سقوط كردم ، درد بود و درد.
آن لحظات چه احساسي داشتي ؟
درد تمام وجودم را فر گرفته بود ، دردي كه حتي نمي توانم توصيفش كنم ، حالا كه فكر مي كنم مثل اين بود كه يك نفر را زنده به سيخ بكشند ، هنوز هم وقتي ياد آن لحظه مي افتم درد در تمام بدنم مي پيچد.
فكر مي كردي زنده بماني ؟
زنده ماندنم تنها لطف خدا بود ، اصلاً باورم نمي شد كه نجات پيدا كنم و يك بار ديگر بتوانم همسرم و كودك 3 ساله ام را ببينم ، اما خدا خواست تا پزشكان مر از مرگ نجات دهند و دوباره بتوانم فرزندم را در آغوش بكشم.
بعد از اين حادثه شغلت را عوض نمي كني ؟ از بلندي نمي ترسي ؟نه ، سالهاست كه آرماتور بند ساختمان هستم ، اما اگر قرار باشد از ارتفاع بترسم كه نمي توانم كار كنم ، حالا هم اگر خدا بخواهد بعد از آنكه از بيمارستان مرخص شدم و بهبود يافتم دو باره سركارم بر مي گردم ، من ازارتفاع نمي ترسم.

آلودگي هاي صنعت برق

انواع آلودگی نیروگاه‌ها

شاید زمانی که به آلودگی نیروگاه‌ها فکر می‏کنیم، قبل از هرچیز فاجعه چرنوبیل را به‏خاطر می‏آوریم، و یا دودکشهای بلند درنظرمان مجسم می‏شود. تاثیرات زیست محیطی منفی نیروگاه‌ها به فاجعه اتمی یا آلودگی هوا محدود نمی‏شود. تولید مقادیر عظیم انرژی الزاماً با افت‏هایی در منابع آن، تخلیه خاکستر و دیگر آلاینده‏ها در هوا، ایجاد اختلال در رواناب رودخانه ها و بسیاری از عوارض و پدیده‏های دیگر همراه است که همگی در تغییر زیست‌کره موثر می‏باشند. برق را می‏توان به روشهای متعدد تولید کرد که هریک از آنها ویژگیهای فنی ، اقتصادی و محیطی منحصر به فردی دارد. هر روش تولید، مجموعه تأثیرات محیطی خاص خود را دارد که قبل از هر چیز با خصوصیات ذاتی فن‏آوری مورد استفاده تعیین می‏شوند. حتی نیروگاه‌هایی که از فن‏آوری‏های اصلی یکسانی استفاده می‏کنند، بسته به شرایط بومی متفاوت، تأثیرات محیطی کاملاً متفاوتی دارند. این تأثیرات را می‏توانیم به‏صورت زیر طبقه‏بندی کنیم:
آلاینده‏های گازی
نشر آلاینده‏های گازی از دودکش نیروگاه‌های حرارتی با سوخت فسیلی، یکی از عوامل مهم انتشار آلودگی در این نیروگاه‌ها است. ترکیبات حاصل از احتراق سوخت‏های فسیلی عبارتند از: اکسیدهای کربن، خاکستر فرار، ذرات نسوخته یا نیم‏سوز سوخت، اکسیدهای گوگرد، اکسیدهای ازت و گازهای ناشی از سوخت ناقص مثل هیدروکربورها، که تمام این ترکیبات، سمی، خطرناک و گاه سرطان‏زا هستند. در ایران در سال 79 با مصرف حدود 5/6 میلیارد لیتر مازوت، 3/1 میلیارد لیتر گازوئیل، و 23 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی برای تولید برق، طی یکسال حدود 300 هزار تن گازSO2 و حدود 72 میلیون تن گاز CO2 و 110 هزارتن اکسیدهای ازت وارد هوا شده است. منواکسیدکربن یکی از آلاینده‏های موجود در گاز خروجی از نیروگاه‌ها است. انتشار ذرات معلق نیز از دیگر عوامل آلوده کننده هوا است که بیشتر منابع انتشار آن ناشی از احتراق سوخت های فسیلی است. درمیان منابع و صنایع مختلف، نیروگاه‌ها پس از بخش حمل و نقل، بیشترین سهم را در آلوده‏کردن محیط زندگی انسان دارند .در مقایسه آمار سال‌های مختلف می‏توان‏گفت که نیروگاه‌های بخاربیشترین سهم را در انتشار آلاینده‏ها دارند. اما در اینجا گذشته از نوع نیروگاه، نوع سوخت هم اهمیت پیدا می‏کند. گاز طبیعی سوختی است که بیشتر از سایر سوختها در نیروگاه‌های توربین بخار به‏کار می‏رود. گرچه گاز طبیعی یک سوخت فسیلی منتشر کننده CO2 است، اما انتشار کربن آن بسیار کمتر از زغال سنگ یا نفت جایگزین می‏باشد. آلایندگی SO2 گاز طبیعی ناچیز است. آلایندگی NOx آن گرچه درخور توجه است، اما راههای کاهش آن ساده‏تر از مورد زغال‏سنگ می‏باشد. زغال سنگ بیشتر از سایر روشهای تولید الکتریسیته، کربن منتشر می‏کند. همچنین هنگام استخراج از معدن و نیز موقع حمل به فواصل دور، گازهای گلخانه‏ای بطور غیر مستقیم منتشر می‏شوند. علاوه برآن احتراق زغال سنگ، با انتشار اسیدهای SO2 و NOxو ذرات تجزیه‌پذیر توام‏است. بسیاری از جوامع این موضوع را پذیرفته‏اند که گاز طبیعی کم زیان‏تر از سایر روشهای تولید الکتریسیته‏است و استفاده از آن‏برای تولید برق، مرحله‏مناسبی درانتقال کامل به انرژی پایدار آینده محسوب میشود .
آلودگی تشعشعی
تاثیرات زیست محیطی نیروی هسته‏ای، با ریسک وعدم‏اطمینان مشخص می‏شود. قبل از هر چیز باید از ریسک فاجعه اتمی نام برد.در نیروگاه‌های برق هسته‏ای و تأسیسات وابسته به آن که از فن‏آوریهای پیچیده برخوردارند، آنچه که به صورت حادثه‏ای «بسیار ناچیز» شروع می‏شود، می‏تواند به سرعت از کنترل خارج شود و فاجعه بزرگی به بار آورد. در نیروگاه «چرنوبیل» از زمانی که رایانه برای توقف راکتوراعلام خطر کرد تاتخریب کامل راکتور، بیشتر از 90 ثانیه طول نکشید .زباله‏های حاصل از فعالیت یک نیروگاه هسته‏ای با سوخت اورانیوم به قدری آلوده‏است که برای بشر خطرهای جدی به‏وجود می‏آورد. بیشتر زباله‏های هسته‏ای، قرن‏ها به‏طور خطرناک برجای می‏مانند و ممکن است زندگی نسل‏های آتی را به‏خطر بیاندازند. اگر تمام مواد زاید نیروگاه‌های اتمی سال 2000 در یک زمین فوتبال جمع شوند، بلندی آن به ارتفاع 8/1 متر خواهد رسید.
محصول فرعی دیگر راکتورهای هسته‏ای، پلوتونیوم‏است که می‏توان از آن به عنوان سوخت هسته‏ای استفاده‏کرد. ولی پلوتونیوم به دلیل عمر طولانی، برای بشر خطرناک است و باید به دقت به کار رود. برای نمونه اگر یک ذره کوچک از پلوتونیوم وارد ریه شود، سبب بروز سرطان می‏شود. آنچه اهمیت بیشتری دارد این است که پلوتونیوم جزء اصلی ساخت بمب اتم است و تنها ده کیلو از آن برای ساختن یک بمب با نیروی تخریبی 100 تنTNT کافی استآخرین پیش بینی آژانس بین‏المللی انرژی که یکی از وظایف آن ارتقاء و توسعه انرژی اتمی است، نشان می‌دهد که سهم نیروی برق هسته‏ای نسبت به کل برق تولیدی در مقایسه با میزان فعلی، 16% کاهش خواهد یافت و تا سال 2020 میلادی این مقدار در حدود 10 تا 14 درصد خواهد بود. ملاحظات ایمنی و هزینه‏های مرتبط با فن‏آوری مورد استفاده برای کاهش ریسک حوادث، نقش بسزایی در کاهش میزان استفاده از برق هسته‏ای داشته‏اند.
آلودگی حرارتی
براساس آمار سال 1980 حدود20% کل آبهای جاری به‏مصرف خنک‏کردن نیروگاه‌ها رسیده‏است و درحال حاضر نیاز آبی نیروگاه‌ها 50% کل نیاز انسانی و 75% کل نیاز صنعتی را تشکیل می‏دهد. آلودگی حرارتی هر نوع انتقال حرارت نامطلوب به محیط زیست است که می‏تواند آلودگی حرارتی آبی (پساب حاصل از زیر آب بویلرها، پساب خروجی از سیستم‏های خنک‏کن) و یا آلودگی حرارتی گازی (بخار یا هوای داغ خروجی از سیستم‏های خنک کن، و گاز خروجی از اگزوزها) باشد. تخلیه پساب حرارتی باعث تغییراتی در اکوسیستم آب های پذیرنده می‏شود و به دنبال آن تغییراتی در زندگی آبزیان مجاور خود به‏وجود می‏آورد.
پساب های صنعتی
میزان آب مصرفی برای یک نیروگاه بخاری در هر مگاوات ساعت معادل 2 تا 3 مترمکعب تخمین زده شده است و با این فرض که 70 درصد مقدار الکتریسیته تولیدی در جهان را نیروگاه‌های بخاری تولید می‏کنند، مقدار متوسط مصرف سالیانه آب خام به 1014 × 5/6 مترمکعب خواهد رسید که قسمت اعظم آن به فاضلاب های نیروگاهی تبدیل شده و در آلوده‏سازی منابع آبی مختلف جهان سهم بسزایی را به خود اختصاص خواهد داد.نیروگاه‌های بخار، ازجمله صنایع تولید کننده پساب هستند که با ایجاد آلودگی در آبهای سطحی و عمقی منطقه، سهم بسیاری در آلودگی آب ها دارند. نیروگاه‌های گازی چنین پسابی تولید نمی‏کنند. عمده منابع تولید پساب‏های صنعتی در نیروگاه‌های بخار، مربوط به واحدهای تصفیه آب خام، زیر آب برج‏های خنک کننده تر، و شست‏وشوی شیمیایی تجهیزات به‏کار رفته در بویلر و متعلقات آن است. این پساب ها از نظر کیفی بیشتر به پنج گروه پساب‏های نمکی، پساب های سمی، پساب های بهداشتی، پساب های آلوده به سوخت و روغن، و پساب‏های داغ تقسیم می‏شوند.
آلودگی میدان‏های الکتریکی و مغناطیسی
آلودگی برق فقط به نیروگاه‌ها محدود نمی‏شود. خطوط انتقال و پست‏های فشارقوی از مکان‏هایی است که علاوه بر نیروگاه، به علت وجود جریان‏ها و ولتاژهای بالا، دارای میدان‏های الکتریکی و مغناطیسی بالایی هستند. محوطه ژنراتور، ترانس‏های اصلی در نیروگاه‌ها، زیرباس بازها، بریکرها و دیگر تجهیزات فشار قوی پست، از جمله مناطق مهم ایجاد میدان‏ها هستند.
درمورد زندگی در کنار خطوط فشار قوی باید گفت اثرات وتغییرات ناشی از انتقال برق بر روی محیط زیست و سلامت انسان‏ها آنچنان کند است که تقریباً نادیده گرفته می‏شود. خطوط انتقال همچنین ممکن است پوشش‏های گیاهی را در مسیر خود از بین ببرند.
آلودگی صوتی
براساس اندازه‏گیریهای انجام گرفته برروی اکثر نیروگاه‌های کشور، قسمت های توربین، ژنراتور، مشعل‏ها، دی‏اریتورها، پمپ های تغذیه و دمنده‏های هوایی بویلر از منابع مهم تولید صدا بوده و از سروصدای زیادی برخوردارند، به‏طوری که در بعضی نیروگاه‌ها شدت تراز صوت از مرز 115 دسی‏بل نیز می‏گذرد واین درحالی است که استاندارد شدت تراز صوت 85 دسی‏بل است.
تأثیر مثبت یا منفی منابع آبی بزرگ
گفته می‌شود برق آبی برای محیط زیست مشکل به‏وجود نمی‏آورد و موجب افزایش گرمای خاک یا باران اسیدی نمی‏شود. علاوه بر آن به‏علت زیاد شدن سطح تبخیر آب و بالارفتن رطوبت منطقه، شرایط اقلیمی منطقه در مقیاس کوچکی بهبود یافته و سطح پوشش گیاهی و غلظت اکسیژن افزایش می‏یابد.{25} اما باید گفت شاید بیش از هر روش دیگر تولید الکتریسیته، تأثیرات زیست محیطی نیروگاه‌های آبی بزرگ به دست خود انسانها است. توانایی تهیه مقادیر فراوان برق در کشورهای پیشرفته بدون تقریباً هیچ نوع آلودگی گازهای گلخانه‏ای را می‏توان با ترک خوردن و شکسته شدن سد در جوامع دیگر و تخریب اکوسیستم مقایسه کرد. تأثیرات زیست محیطی نیروگاه‌های آبی بزرگ، تقریباً به‏طور کامل نتیجه فعالیت‏های مرحله ساخت است. به‏عبارت دیگر اگر فساد، کم‏کاری، سهل‏انگاری و نظایر آن در مرحله ساخت نیروگاه آبی وجود نداشته باشد، در آینده نیز فقط تأثیرات مثبت زیست محیطی را برای این نیروگاه‌ها خواهیم دید. در آن صورت شاید تنها اثر منفی این نیروگاه‌ها، وسعت زمینی باشد که مورد استفاده قرار می‏گیرد، زیرا ممکن است عده‏ای را مجبور به مهاجرت کند و یا منطقه‏ای که گیاه دارد زیر آب برود.
آلودگی منابع تجدیدپذیر
به‏موازات استفاده بشر از منابع تمیزتر، حساسیت او نسبت به آلودگیها نیز افزایش می‏یابد. مثلاً در مورد نیروگاه‌های بادی، از کشته‏شدن پرندگان و نیز سر و صدا به‏عنوان مسایل زیست محیطی یادشده است. و یا درمورد منابع آبی کوچک، به احتمال از دست رفتن جانوران نادر به دلیل تغییردر جریان رودخانه اشاره شده است. انرژی خورشیدی نیز به بدمنظری و اشغال زمین محکوم شده است. دراین صورت باید گفت این‏تنها نوع اشغالگری است که به سود همگان خواهد بود و باید از آن استقبال کرد!
سایت فناوری صنعت آب و برق