Wednesday, March 24, 2010

راههاي كاهش عصبيت در محيط كار

منبع: اينترنت
مترجم: مهدي پولادين
تحقيقات نشان داده كه 25 درصد از نيروهاي كار در آمريكا از كارشان ناراضي و حدود 17 ميليون نفر دچار افسردگي هستند.اضطراب و عصبيت محيط كار، باعث بروز فشارخون، بيماريهاي قلبي، آسم، افسردگي، سردرد در انسان مي گردد. كسالتهاي ناشي از اضطراب و استرسهاي شغلي سالانه ميلياردها دلار هزينه دربرداشته است.تحقيقاتي كه در مركز پرنيستون آمريكا صورت گرفته نشان داد كه نسل امروز 75 درصد بيشتر نسبت به نسل قبل دچار استرس شده است كه نتايج اين مسئله در محل كار بـــــاعث افزايش ضايعات، غيبت، كاهش بهره وري، اعمال تهاجمي و دزدي ازكاركنان مي شود.
دلايل استرسهاي كاري
شيفت هاي كار: يكي از عوامل عصبيت و اضطراب در محيط كار افزايش شيفت هاي كاري است. قبل از جنگ جهاني دوم فقط 15 درصد ازكارگران شب كار بودند اما اخيراً تمايل به دستيابي به توليد بالا باعث شده كه اكثر كارخانجات 24 ساعته و در سه شيفت كار كنند.شيفت هاي كاري باعث به هم زدن ساعت بيولوژيك كاركنان شده كه پيامد آن بروز خستگي، كج خلقي، بي خوابي، بي اشتهايي، عدم تمركز و ضعف حافظه است. كاركناني كه به شكلي كم خوابي دارند و توليد هورمون سروتونين بدنشان به ميزان 20 درصد كاهش پيدا مي كند كه خود عاملي جهت بروز افسردگي مي شود. كارگران شب كار دو برابر بيشتر نسبت به روز كارها تمايل به كشيدن سيگار دارند و احتمال حمله قلبي بعداز پنج سال در آنها دو برابر مي شود.
ساعت كار زياد: مطالعات نشان داده كه شرايط كاري در اكثر كارخانجات نسبت به گذشته مضرتر شده است. فشار به پرسنل جهت كار بيشتر و اضافه كار براي كسب بهره وري بيشتر باعث شده كه كاركنان كمتر به مسائل خانوادگي بپردازند و احساس مي كنند بين كار و روابط خانوادگي مي بايست يكي را انتخاب كنند كــه اين مسئله باعث عدم رضايت آنها مي شود. فناوري: كاركنان از اينكه توسط ابزارهاي كنترلي زيرنظر گرفته شوند و اينكه برده فناوري شده اند و همين فناوري عاملي شده كه كارشان را از دست بدهند و احساس عدم اطمينان دركار مي كنند.
اذيت و آزارهاي شغلي: عدم رسيدگي به شكايات و پرداخت غرامت به كاركنان، كارهاي تكراري، رقابت غير معمول بين پرسنل و ناديده گرفتن خواسته ها باعث كاهش روحيه پرسنل، افزايش حملات رواني و خشونتهاي شغلي مي گردد.
حقوق كم: عدم پرداخت حقوق و امكانات مناسب و اختلاف بين نتايج كار و ارزيابي عملكرد انجام گرفته؛ خصوصاً هنگامي كه اين اختلاف ناشي از تعصبات نژادي و مسائل جنسيتي باشد باعث نااميدي در بخش پرسنل مي شود.
كوچك شدن سازمانها: عدم امنيت شغلي به دليل كوچك شدن سازمانها در اثر تجديد ساختار و مهندسي مجدد كه راهكارهايي براي مقابله با كم شدن حاشيه سود و سهم بازار و بهره وري است، عاملي جهت بروز پرخاشگري است.
سبك مديريت: تكنيك هاي سنتي مديريت درجهت جلوگيري از نااميدي و عصبيت در كار بي اثر است و اين مسئله خصوصاً در يك مديريت سلسله مراتبي و استبدادي بيشتر نمايان مي شود.شركتها به دليل كمبود متخصصاني در امر اضطراب و افسردگي و همچنين عدم توجه پرسنل به بيماريهاي مغزي و رواني خود به علت جايگاه بد اجتماعي آن و اولويت قرارندادن اين مشكل توسط سازمانها باعث كاهش قابليت پرسنل و به وجود آمدن افسردگي شده اند.
اثرات اضطراب در محيط كار
رفتارهاي تهاجمي انفعالي : كاركنان گاهاً جهت تخليه عصبانيت خود در محيط كارشان به رفتارهاي غيرخشونت آميز دست مي زنند. امروزه اين رفتارهاي كاركنان پرهزينه تر، زيركانه و پيچيده تر شده است كه از اين جمله مي توان به خرابكاريها، كارشكني، دزدي و ويروسهاي كامپيوتري اشاره كرد كه همه ساله ميلياردها دلار به اقتصاد جهاني ضرر مي رساند.جريانات منفي: عصبانيت در محيط كارباعث شكاف بين كاركنان و ايجاد محيطي خصمانه مي گردد. نارضايتي كاركنان باعث كاهش رضايت شغلي ديگر كاركنان خواهدشد كه اين مسئله باعث گسترش ناخرسندي در سازمان مي شود. اولين گام در ايجاد يك محيط سالم ارائه سبكي از مديريت است كه برپايه اصول انساني استوار باشد. درك نيازهاي پرسنل و آشنايي و به كارگيري «مديريت استرس>>» باعث رضايت بيشتر و افزايش سلامت پرسنل مي شود. همچنين شركتهايي كه فرهنگ حمايت مثبت همراه با احترام و قدرداني از كاركنان در آنجا جريان دارد كارمندانشان كمتر آسيب ديده و خشونت در آنجا كاهش مي يابد.استراتژي مديريت مشاركتي و كار تيمي به دليل مشاركت دادن افراد در تصميم گيريهاي مرتبط با خويش وسازمان خود باعث افزايش سعي و تلاش و درنتيجــه افزايش بهره وري مي گردد. قدرت و اختيار نيز اثر مثبت در كاركنان مي گذارد.
راههاي كاهش استرس در محيط كار
به كاركنان و احساسات و آرزوهاي آنها احترام بگذاريد؛
محيط فيزيكي مناسب فراهم آوريد؛
كار و مسئوليتهاي افراد را با قابليت آنها هماهنگ كنيد؛
انگيزه ها و امنيت و فرصت لازم را براي كاركنان جهت استفاده از مهارت آنها فراهم آوريد؛
نقشها و مسئوليتهاي افراد را مشخص و آنها را تشويق به مشاركت در تصميم گيريها سازيد؛
يك راه ارتباطي براي تقابل اجتماعي بين كاركنان و مديران ايجاد كنيد؛اطلاعات و منابع موردنياز جهت انجام درست كارها، براي پرسنل فراهم سازيد.

No comments: