Monday, January 28, 2008

نصایح بیل گیتس


بیل گیتس (رئیس مایکرو سافت) طی یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا ، خطاب به دانش آموزان گفت که در دبیرستان خیلی چیزها را به دانش آموزان نمی آموزند ؛ او هفت اصل مهم را که دانش آموزان در دبیرستان فرا نمی گیرند ، بشرح زیر نام برد :

اصل اول :
در زندگی ، همه چیز عادلانه نیست ، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید .

اصل دوم :
دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قائل نیست . در این دنیا از شما انتظار می رود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید ، کار مثبتی انجام دهید .

اصل سوم :
پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام شدن ، کسی به شما رقم فوق العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد . به همین ترتیب ، قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد ، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید ، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید .

اصل چهارم :
اگر فکر می کنید ، آموزگارتان سختگیر است ، سخت در اشتباه هستید . پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سخت گیرتر از آموزگارتان است ، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد .

اصل پنجم :
آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد . پدر بزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند ، از نظر آنها این کار «یک فرصت» بود .

اصل ششم :
اگر در کارتان موفق نیستید ، والدین خود را ملامت نکنید ، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید .

اصل هفتم :
قبل از آنکه شما متولد بشوید ، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما می رسد ، ملال آور نبودند

نقل از سایت:حرکت

Wednesday, January 23, 2008

پيام ايام سوگواري


بسم‌الله‌الرحمن الرحيم
الا يا ايها‌الساقي ادر كاسا و ناولها كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها

باز هم ماه محرم آمد.باز تاريخ تكرار خواهد شد.دوباره خداوند آسمانها در سرماي زمستان

آفتاب سوزان عاشورا را به آسمان فرا مي‌خواند تا به خورشيد بگويدبه خودت نبال و به صورت برافروخته امام حسين،بنده‌ي من نگاه كن.ببين كه چگونه از شوق وصال يار سرشار از نشاط و صلاوت است.
پروردگار به آب مي‌گويد كه به خودت مغرور نباش كه اگر نباشي انسان مي‌ميرد.مگر نميبيني كه امام حسين و يارانش براي رسيدن به من تو را هم فراموش كردند!
حسين.فرزند رسول خدا.پسر فاطمه و علي.برادر حسن.
جلوه‌ي حضور خدا روي زمين.علت قرار آسمان و زمين به مانند پدر و جد و برادرو فرزندان خلفش.
جايي شنيدم كه دانشمندي گفت هنر جلوه‌اي از عشق هست.پس امام حسين هم هنر خداوند هست.چون عشق خداست و امام حسين جلوه‌ي او.
روز عرفه اهل بيت را فراخواند هواي نينوا كرد.حج را به ظاهر نيمه كاره گذارد و با كاروان آفتاب
راهي صحراي كربلا شد.
از حريم كعبه‌ي جدش به اشكي شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسين
72 تن از ياران با وفاي خودش رو هم همراه خودش برد.كوههاي صفا و مروه جلويش سر خم كردند.كوي منا هم تاب ايستادگي در مقابل او نداشت و سيل اشكش رو روانه‌ي راه امام حسين كرد.نه براي جنگيدن رفت نه براي پيروزي.نه براي اعلام مخالفت و نه براي گرفتن حق حكومت.
ميبرد در كربلا 72 ذبح عظيم بيش از اينها حرمت كوي منا داردحسين
زينب را باخود برد تا اينبار هاجر در زمين كربلا سعي صفا و مروه كند.
محرم نه ماه عزاست و نه ماه مشكي پوشيدن.محرم ماه سفيد پوشيدن و افتخار هست.ماه اشك شوق ريختن هست.ماه غبطه خوردن و تفكر.ماه تكرار واقعه غدير خم.عاشورا روزيست كه دوباره شنيده مي‌شود نجوايي كه مي‌گويد بخوان به نام پروردگارت كه آفريد تورا!
ظهر عاشورا و تيغه‌هاي آفتاب كربلا همان آتشيست كه بر ابراهيم گلستان شد.حسين اهل بيت رو با خودش برد به سفري كه اشراف كامل به آن داشت.امام حسين خاندان خود رو به فداي فرمان پروردگار دعوت كرد.
بردن اهل حرم دستور بود و سر غير ور نه ابن بي‌حرمتيها كي روا دارد حسين
محرم ماهي كه همگان وجود خدا را به چشم مي‌بينند.محرم ماهي هست كه بايد فرياد زد لا‌اله الا الله.
حسين.حسين.واي حسين!
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مي‌كند عزت و ازادگي بين تا كجا دارد حسين
در كتابي نوشته بود در روز عاشورا هرچقدر آتش جنگ افروخته‌تر ميشد چهره‌ي امام حسين هم منورتر و شادابتر ميشد.صورت او مانند ستاره‌اي ميدرخشيد و آرامش سراسر وجود اورا فرامي‌گرفت.
پيش رو راه ديار نيستي كافيش نيست اشك و آه عالمي هم در قفا دارد حسين
اما بشنويد از او كه در آن لحظات به ياران خود چه مي‌گفت؛اي فرزندان بزرگ زادگان،اي عزيزان بلند پايه و ارجمند.صبر و شكيبايي پيشه گيريد.مرگ چيزي نيست مگر پلي كه شما را از روي خود عبور مي‌دهد از گرفتاري و شدت و مضرت،به سوي بهشت و نعمتهاي جاويدان الهيه.پس كدام يك از شما دوست ندارد كه از زنداني به سوي قصري انتقال يابد؟
ابا‌عبدالله به نقل از اميرالمومنين كه از پيامبر روايت كرده،فرمود:دنيا زندان مومن هست و بهشت كافر.مرگ پل عبور براي مومن به سوي بهشت.نه من دورغ مي‌گويم و نه به من دروغ گفته شده است.
رخت و ديباج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جايي كه كفن از بوريا دارد حسين
بله اين حال و هواي سيدالشهداست در هنگام شهادت.در روزي كه لحظاتي چند با مرگ از نظر ما و وصال به معشوق از لحاظ حقيقت فاصله‌اي نداشت.
اما به نظر شما محرم امسال چه كنيم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم مشكي بپوشيم؟باز هم به همديگه بدون اينكه بدونيم در اصل چه اتفاقي افتاده،تسليت بگيم؟اشك بريزيم كه امام حسين تشنه به شهادت رسيد؟اشك بريزيم كه علي اصغر در نوزادي به شهادت رسيد؟
آره گريه كنيم.اشك بريزيم.اما بدوينم كه چرا اشك ميريزم.بدونيم كه چرا امام حسين طفل شيرخواره‌ي خودش رو هم به جنگ برد!مگه نه؟
آيا امام حسين براي اينكه به بهشت بره و در اونجا در باغهاي بزرگ زندگي كنه حاضر به اين كار شد؟
چرا امسال محرم كمي فكر نكينم؟چرا امسال امام حسين رو به معناي واقعي نشناسيم؟چرا به ازادگي و بزرگي امام حسين تامل نكينم؟
تاحالا به اين فكر كردين كه چرا خداوند ابراهيم را در هنگام ذبح سر فرزندش سربلند از آزمايش خواند و به او دستور داد كه از بريدن سر، دست بكشد اما فرزند محمد را جز به بريده شدن سرش رضايت نداد و او را با ذبح شدن سرش پذيرفت؟
مگر نه اينكه پيامبر فرمودند حسين از من است و من از حسين؟
حسين.سيدالشهدا.ثارالله.باب‌الجنات.
امسال محرم چه كنيم؟باز هم زنجير بزنيم؟ امام‌حسين شهيد شد تا ثواب ببره؟امام‌حسين در ميدان نبرد روز عاشورا با لب تشنه در ظهر سوزان صحراي كربلا براي چه به نماز ايستاد؟
سيرت آل علي با سرنوشت كربلاست هرزمان از ما يكي صورت نما دارد حسين
خوش به حال روز هاي سال.خوش به حال فصلهاي سال.خوش به حال ابر.خوش به حال باران و برف.خوش به حال اون روزي كه عاشوراست.خوش به حال اون كسي كه روز عاشورا سفيد مي‌پوشه!
ساز عشق است و به دل هر ضخم پيكان ضخمه‌اي
گوش كن عالم پر از شورو نوا دارد حسين
ماه محرم ميچرخه تا رعايت اعتدال بشه.مگه زمستان و برف و سرما و آسمان دي و بهمن و اسفند دل ندارند كه در محرم اشك شوق بريزند؟خورشيد زمستان مگه نبايد صحنه عشق بازي خورشيد عاشورا رو در زمين كربلا ببينه؟
خوش به حال ايام نوروز كه در مقابل عظمت امام حسين زانو ميزنه و سر تعظيم فرو مياره!مهتاب شبهاي تابستان دلش مي‌خواد آسمان رو در شبهاي آرام روشن كنه تا در محرم،در نيمه هاي شب شيعيان امام حسين زير نور اون به نماز شب با ياد امام حسين و يارانش بايستند و هرلحظه آب مي‌نوشند بگويند به فداي لب تشنه‌ات يا اباعبدالله!
پاييز و مهرش هم كه دل را اماده مي‌كنند براي ارائه محبت و خلوص!پاييز كه خود عاشق است اما عشق پاييز به كيست؟چرا پاييز رو ميگن فصل عاشقها؟پاييز عاشق كيه كه اينقدر براش اشك ميريزه و اينقدر غصه تو دلش داره؟
آه چقدر معرفت دارند اين ماه و ايام سال قمري كه مي‌چرخند و عدالت رو براي همه ايام سال رعايت مي‌كنند.
امام حسين نماد انسانيت و بزرگيست.سمبل آزادگي و عاشقي!اين روزها هر زمان كه با يه نفر صحبت از عشق مي‌كني ازش بپرسي عاشق كيه و چي كاربايد كنه ميگه كه براي رسيدن به معشوق باد از هر كاري كه ميتوني دريغ نكني و از جونت مايه بگذاري!
حالا با اين تفسير ما در مورد امام حسين چي بگيم؟ديگه چه كاري بود كه براي رسيدن به معشوقش نكرد؟
حج رو به ظاهر نيمه كاره رها كرد و دعاي روز عرفه رو خواند و با تمام اهل بيت به سمت كربلا رهسپار شد!
دست آخر كز همه بيگانه شد ديدم هنوز با دم خنجر نگاهي آشنا دارد حسين
امام حسين براي چي به سمت كربلا رفت؟رفت تا بعد از 1400 سال از براي اون نذر كنيم و قيمه بپزيم؟مشكي بپوشيم و زنجير بزنيم؟براي اينكه ازش بخواهيم تا مشكلات دنيايي ما رو حل كنه؟تا فقط هر زمان مشكلي برامون پيش آمد صداش بزنيم؟
او وفاي عهد را باسر كند سودا ولي خون دل از كوفيان بي وفا دارد حسين
امام‌حسين كه قرار زمين و آسمان از بركت وجود او بود!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!! !!!!!!!
او كه وقتي سر از تنش جدا مي‌كردند نظرش به پيرمردي كه در گوشه‌اي از دنيا در فرسنگها فاصله ازش قرار داشت،هم بود.آيا بايد براي تشنگي امام حسين گريه‌ي غم بريزيم يا اينكه مثل خود او از براي كاري كه كرد اشك شوق بريزيم؟
شما امسال به اين سوال چگونه جواب ميدين؟
به نظر شما امسال محرم چه كنيم؟
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاي نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين

عمليات احيای قلبی ريوی

CPR
C مخفف حرف اول کلمه قلب می باشد.
P مخفف حرف اول کلمه ريه می باشد.
R مخفف حرف اول کلمه احياء می باشد.
CPR پس به معنای احيای قلبی ريوی يا به عباراتی بر گرداندن قلب و ريه مصدوم به صورت مصنوعی
اقدامات لازم براي نجات احياي قلبي ريوي
مؤثرترين علامت موفقيت آميز بودن احياء برگشت مصدوم به زندگی يعنی برگشت نبض يا تنفس و هوشياری در فردی که از نظر بالينی مرده است ،می باشد اگر به محض منجر شدن حادثه و در 8-2 دقيقه اول به بيمار برسيد با توکل به خدا تا 40% می توان بيمار را از مرگ حتمی نجات داد پس خواننده عزيز اگر هر حادثه ای رخ داد و به مصدومی رسيديد بلافاصله آستين ها را بالا بزنيد و به او کمک کنيد به شکلی که قبلا در ايست قلبی با فيلم آموزش داده شد يعنی اول کنار مصدوم زانو زده بيهوشی اورا تشخيص دهيد( با صدا کردن و تکان دادن و يا نيشگون گرفتن مصدوم )ازوضعيت هوشياری او مطلع ميشويد و از اطرافيان کمک می خواهيد و خودتان به مصدوم می رسيد در صورتيکه روی صورت افتاده او را به آرامی برگردانيد حال بايستی اورا چک کنيد يعنی ابتدا راه هوايی بيمار را باز می کنيد، اگر چيزی داخل دهان بيمار است با انگشتانتان بيرون می آوريد بعد از آن آيا بيمار نفس می کشد يا نه؟ که با سه حرکت وضعيت تنفسی اورا تشخيص مي دهيد :
1) ABC نگاه کردن به قفسه سينه بيمار
2) لمس هوای بازدمی مصدوم
3) شنيدن صدای تنفسی مصدوم
اگرنفس نمی کشد زمان را هدر ندهيد بلافا صله با يک دستتان روی پيشانی بيمار و دست ديگرتان زير گردن بيمار قرارداده و کمی سر وی را به عقب بکشيد تاراه هوايی بيمار در يک مسيرمستقيم قرار بگيرد و با دستی که روی پيشانی بيمار قراردارد راه بينی اورا ببنديد و دهانتان را محکم روی دهان بيمار قرارداده و به داخل دهانش فوت کنيد و به سينه بيمار نگاه کنيد آيا بالا می آيد؟ در صورتی که سينه بيمار بالا آيد تنفس دادن شما فايده دارد.
در صورتيکه سينه بيمار بالا نيايد ،دستتان را زير گردن بيمار قرارداده و کمی گردن را بالاتر بياوريد تا مجرا بهتر باز شود و بعد از شروع کردن تنفس حال در گردن نبض کاروتيد که در فيلم نمايش داده شد نبض را لمس کنيد اگر بيمار نبض نداشت باز معطل نکنيد و ماساژ قلب را شروع کنيد محل ماساژ قلب و شيوه آن در صفحات قبلی بخصوص در عکسها توضيح داده شد.
آيااحياء موفقيت آميز بوده است؟
درجواب به اين سئوال با علائم زير می توان تشخيص داداحياء موثر بوده است يا خير؟

*رنگ پوست و مخاط مثلا رنگ لبها از آبی کبود به صورتی تغيير می کند.
*مردمکهای مصدوم متسع شده و به نور واکنش دهد .(در بعضی از بيماران ميدريازيس يااتساع مردمک هر دو چشم نشانه مرگ بيمار نيست).
*ممکن است مصدوم دچار نفسهای صدا دار شود.
*گهگاه نبض خود به خودی ظاهر می شود.
*مصدوم بازوها وپاهايش را حرکت دهد.
*مصدوم حرکات بلع انجام دهد.
*قطرات اشک در گوشه چشمان مصدوم پديدار می شود.

مراحل نجات شخص برق گرفته

در هنگام برق گرفتگي معمولا دستگاه تنفس زودتر از قلب از کار مي افتد و رنگ صورت مصدوم متمايل به آبي ميشود . بدين خاطر و قبل از اينکه ضربان قلب متوقف گردد، بايد تنفس مصنوعي هر چه زودترشروع گردد که اين امر نيازمند سرعت عمل ، دقت و خونسردي است
بيشتر برق گرفتگي ها در خانه و يا اماکني که ولتاژ برق از 250 ولت تجاوز نمي کند صورت ميگيرند . اگر شخص هنوز هم با جريان در تماس باشد بايد قبل از کوشش جهت نجات وي ، نخست جريان برق را قطع نمود. در صورت عدم امکان يافتن سريع کليد برق ، بايد بدون فوت وقت شخص را از برق جدا کرد
در مورد اماکني که ولتاژ برق کمتر از 500 ولت است مواظب باشيد که خودتان هم دچار برق گرفتگي نشويد . لذا بايد از وسيله عايق و خشکي نظير دستکش لاستيکي ، کلاه ، کت و ساير البسه خشک استفاده نمود . از تماس با بدن شخص برق گرفته و يا البسه اش ، بخصوص در نقاط مرطوب مانند زير بغل وي خودداري کنيد . عصاي خشک ممکن است بکار بيايد اما به هيچ وجه نبايد از چتر استفاده کرد زيرا داراي فلز است . چوب و طناب خشک يا روزنامه چند لا شده نيز مفيد است . در صورت امکان جهت احتياط بيشتر ، بهتر است هنگام جدا کردن شخص از سيم و يا هر وسيله برقي ديگر ،روي شيئي عايق و خشک بايستيد ، اگر شخص به سيم راديو ، تلويزيون ، اتوو .... چسبيده باشد ، ميتوان پريز را بيرون کشيد
اگر ولتاژ برق بيش از 500 ولت باشد ( نظير کارخانه ها و مراکز برق ) سه حالت براي مصدوم اتفاق مي افتد
1- شخص برق گرفته به محل بي خطري دور از کابل برق پرتاب شده است . در اينصورت نيازي به قطع برق نبوده و اقدامات بعدي بايد صورت گيرد
2- شخص برق گرفته در کنار کابل برق افتاده اما بدن او با جريان برق تماس ندارد. در اينحالت شخص نجات دهنده بايد از نزديک شدن به مصدوم خودداري کرده و توسط عصا ، چوب ، طناب عايق يا ... مصدوم را به اندازه کافي از کابل دور نموده و کمکهاي اوليه را آغاز کند
3- شخص برق گرفته با کابل و جريان برق در تماس مستقيم مي باشد که به احتمال زياد به هلاکت وي خواهد انجاميد . در اينحالت شخص نجات دهنده پس از اطمينان کامل از قطع برق بايد بوسيله چنگک عايق ، زنجيري بر روي کابل بيندازد تا کابل به زمين اتصال يافته و بار الکتريسيته موجود در آن دفع گردد . سپس فورا" مصدوم را به پزشک برساند .
بطور کلي در هنگام برق گرفتگي پس از قطع برق و جدا کردن بيمار از سيم يا وسيله برقي ، در صورت قطع تنفس ، بايد به وي تنفس مصنوعي داده و اگر لازم باشد ، اين عمل براي ساعتها ادامه يابد تا تنفس عادي به بيمار باز گردد .
در مرحله بعد اگر آثار پريدگي رنگ ، کند و سريع شدن نبض ، نامنظم شدن تنفس ، بهم خوردن دندانها ، سردشدن بدن ، دست دادن بيهوشي به بيمار ، ظاهر شدن عرق سرد بر پيشاني و بيني و اطراف دهان ..... که ميتوانند علائم شوک باشند ، مشاهده شد ، بايد فورا" مصدوم را توسط آمبولانس به بيمارستان انتقال داده و در حين اين عمل ، وي را به پشت بخوابانيد به نحوي که سر پايين تر از بدن قرارگيرد و پاها حداقل 30 سانتي متر بلندتر از سر قرار داشته باشند
بدن مصدوم را بايد بوسيله کيسه آب گرم ، پتو يا لباس ، گرم نگه داشت و البسه تنگ را در اطراف گردن ، سينه و کمر شل نمود ، هواي تازه نيز به قدر کافي به بيمار رسانده شود । همچنين سوختگي ناشي از جريان برق نيز بايد پانسمان گردد در هر صورت رساندن شخص آسيب ديده به بيمارستان و يا در صورت امکان ، احضار پزشک به محل حادثه جهت معاينه وي ضروري است।
نويسنده : ؟آقاي علي اكبر ملكي WWW.GOLHA.NET/SABZEVAR

قفل ايمني

قفل ايمني عبارت است از يك قفل آويز معمولي كه در اختيار واحد اجرايي قرار داشته و به هنگام اجراي خاموشي ضمن نصب قفل زايس بر روي درب تابلو يا پست كه توسط مأمور مانور انجام مي گيرد ، اين قفل نيز توسط سرپرست گروه اجرايي بر روي همان درب قرار مي گيرد و به هنگام مراجعه هر فرد جهت باز نمودن درب پست با تابلو مستلزم است كه سرپرست گروه مزبور نيز در محل حاضر و هردو با هم مبادرت به باز نمودن درب نمايند و كارشناسان ايمني در دنيا معتقدند كه وجود قفل ايمني احتمال هر گونه اشتباه در مانور را به صفر مي رساند ، ضمناً لازم به يادآوري است اين امر تاكنون مرسوم نبوده و با توجه ، به دستورالعمل هاي جديد صادره از وزارتخانه بكار گرفته مي شود.

سرما زدگي

دماي بدن در آب و هواي خيلي سرد ممکن است پايين بيايد. بدن در برابر اين حالت يک سري عکس العمل از خود نشان مي دهد. در صورت عدم موفقيت عکس العمل هاي جبراني در جهت حفظ حرارت طبيعي بدن، دماي بدن به تدريج از 37 درجه به کمتراز 35 درجه مي رسد. علائمي که در سرمازدگي مشاهده مي شود، از خفيف تا بسيار شديد، عبارت اند از: احساس سرما و لرز، رنگ پريدگي، گيجي و کاهش سطح هوشياري، سفتي عضلات و تکلم نامشخص، کبودي لب ها و انگشت ها، از دست دادن حافظه و قدرت شناخت، کاهش ضربان قلب و تنفس، کاهش فشارخون.در سرمازدگي شديد نبايد از منابع حرارتي مستقيماً استفاده شود چرا که مي تواند بسيار خطرناک باشد و بيمار دچار شوک شود. مصدوم اجازه نوشيدن مايعات و اجازه فعاليت ندارد. در صورت امکان، دادن اکسيژن به وي بسيار حائز اهميت است. اقدامات اوليه:در چنين شرايطي بايد از گرم کردن ناگهاني فرد مستقيماً خودداري نماييد و به مصدوم کمک کنيد تا به تدريج و با حرارت بدن خود دماي بدن را به حد طبيعي برساند.به همين منظور بايد فرد مصدوم را به مکاني گرم منتقل کرد و لباس هاي خيس او را در آورد و دور بدنش پتو پيچاند. اگر مصدوم بيهوش باشد علاوه بر انجام موارد فوق، او را به پهلو بخوابانيد. در صورتي که سرمازدگي در حد متوسط باشد مي توان از منابع حرارتي ملايم مثل کيسه آب گرم استفاده کرد ولي در سرمازدگي شديد نبايد مستقيماً از منابع حرارتي استفاده شود چرا که مي تواند بسيار خطرناک باشد و بيمار دچار شوک شود. مصدوم اجازه نوشيدن مايعات و اجازه فعاليت ندارد. در صورت امکان، دادن اکسيژن به وي بسيار حائز اهميت است؛ کنترل مرتب نبض و تنفس و در صورت ايست قلبي- تنفسي، انجام CPR (عمليات احياء) ضروري است.

بهداشت شغلي : زير بناي بهبود و ارتقاي بهره وري در سازمان ها (قسمت اول)

مهندس فرشيد اسلامدوست - توزيع نيروي برق استان گيلان(منبع: پيك برق توانير)

در حوزه و محيط كار، رعايت بهداشت شغلي و برقراري شيوه و روش هاي علمي در زمينه استقرار اين بهداشت از اهميت خاصي برخوردار است.رعايت بهداشت شغلي علاوه بر اينكه سلامت كارمندان و كارگران و همه كاركنان را در سازمانهاي اداري حفظ مي‌كند بلكه عاملي در جهت بهبود بهره‌وري و انجام دادن امور كيفي در سازمان ها است. مقاله زير به قلم فرشيد اسلامدوست از كاركنان توزيع نيروي برق استان گيلان به نگارش درآمده و بهداشت شغلي را از ابعاد گوناگون مورد بحث و بررسي قرار داده است.
گاهي شرايط محيط كار به اندازه‌اي سخت و ناگوار است كه اگر دانش بشري كمك نكرده و مشكلات را هموار نسازد نه تنها كار و فعاليت، بلكه حيات هم در آن شرايط غيرممكن مي‌شود.تأمين سلامت و فراهم ساختن آسايش و رفاه كارگران و تطبيق وضع كار با مقتضيات جسمي و رواني آنان، امروز ديگر يك امتياز به شمار نمي‌آيد، بلكه يك وظيفه انساني، يك نياز و يك شرط امكان انجام كار و فعاليت ثمربخش است و به دليل اينكه در حفظ و ارتقاي نيروي كار، افزايش بازده زحمت كارگران و حفظ و ازدياد سرمايه دخالت دارد، تدبيري اقتصادي نيز به شمار مي‌آيد.در دنياي امروز مردم دنيا مجبورند در تلاش معاش با مشكلات گوناگوني دست و پنجه نرم كرده و خطرات فراواني را به جان بخرند، تن به سموم جانگداز سپرده و مضرات اشعه مرگزا و يا حرارتها و برودتهاي فوق‌العاده را تحمل كنند.
با هر كشفي كه نصيب انسان مي‌شود مشكلاتي نيز زاييده مي‌شود كه در بعضي موارد سلامت انسان را به خطر مي‌اندازد، گوناگوني كار و پيشه كه خود ناشي از پيشرفت علم و فن‌آوري است تعداد عوامل تهديدكننده سلامت را افزايش داده است، در نتيجه بر تعداد بيماريهاي شغلي و مخاطرات حرفه‌اي روزبروز افزوده مي‌شود. از اينرو مسئله تضمين سلامت شغلي در جهاني كه اكنون به سوي صنعتي‌شدن هرچه بيشتر گام بر‌مي‌دارد مهمترين مسايل است.
تعريف و اهداف بهداشت شغلي
اهداف بهداشت شغلي را كميته مشترك كارشناسان سازمان بهداشت جهاني و سازمان بين‌المللي كار بيان كرده است:
1- حفاظت و ارتقاء هرچه بيشتر سلامت جسمي، رواني و اجتماعي كارگران در تمام مشاغل.2- پيشگيري از عوامل نامطلوبي كه در خصلت كار، طرز كار و محيط كار وجود دارد و سلامتي كارگران را مورد تهديد قرار مي‌دهد.
3- حفاظت كارگران از نظر عوامل نامساعدي كه در تمام دوران اشتغال آنها وجود دارد.4- به كار گماشتن كارگر در محيطي كه از نظر فيزيولوژي و روانشناسي براي او مناسب بوده و به سهولت بتواند با كار و حرفه خود تطبيق رضايت‌بخشي به وجود آورد.

برنامه‌هاي بهداشت شغلي
از آنجا كه تأمين و حفظ سلامت كارگران كه عظيم‌ترين قشر هر جامعه‌اي را تشكيل مي‌دهند گذشته از جنبه انساني آن، از نظر مصالح اجتماعي و اقتصادي، حفظ و افزايش نيروي كار و ازدياد سرمايه ملي نيز حائز اهميت فوق‌العاده‌اي است، از اينرو برنامه‌هاي بهداشت شغلي همواره در جهت ارتقاي سطح بهداشت كارگران و حفاظت آنان در برابر بيماريها و حوادث ناشي از كار رو به گسترش است كه اساس اين برنامه‌ها را در 3 مرحله به شرح زير مي‌توان مورد بررسي قرار داد:1- مرحله به كارگماشتن.
2- مرحله پيشگيري.
3- مرحله سازندگي.
مرحله به كارگماشتن
در مرحله به كار گماشتن براي تعيين شغل متناسب، مسائلي چون سن، ظرفيت جسمي و روحي، معلومات،‌ هوش و نظاير آن مورد توجه قرار مي‌گيرد. عدم تطبيق انسان با كار موجب بيماري و حادثه مي‌شود. لذا تطبيق رضايت‌بخش انسان با كار به دست تيمي از متخصصان مركب از پزشك كاردان بهداشت صنعتي، روانپزشك، روان‌‌شناس صنعتي و مددكار اجتماعي انجام مي‌گيرد.مسئله مهم ديگر اين است كه با پيشرفت امر مكانيزاسيون در صنعت امروزي و پيچيده شدن روزافزون ماشينهاي صنعتي اشكالات كار كردن با اينگونه ماشينها افزايش مي‌يابد. از سوي ديگر برنامه تربيت افراد به منظور ماهركردن هرچه بيشتر آنها، موضوع اشكال كاركردن با ماشينهاي پيچيده امروزي را حل نخواهدكرد. لذا براي بدست آوردن نتايج رضايت‌بخش بايد در طراحي ماشينهاي پيچيده مطابق ظرفيت رواني و جسمي كارگر عمل كننده مداخله به عمل آيد، چه در غير اينصورت ثابت شده است كاركردن با ماشينهايي كه بد طراحي شده و رعايت نكات بيولوژيكي و روانشناسي لازم در آن به عمل نيامده، نه تنها اشكال كاركردن با آنها وجود دارد بلكه باعث عدم كفايت، خستگي و زياد شدن حوادث ناشي از كار نيز مي‌شود.
مرحله پيشگيري براي پيشگيري و رعايت بهداشت شغلي در محيط كار بايد نكاتي را درمورد بيماريهاي شغلي و اصول پيشگيري از آنها و بيماريهاي ناشي از عوامل مختلف و ... را شناخت.

بيماريهاي شغلي و اصول پيشگيري از آنها
بيماريهاي شغلي به گروهي از بيماريها اطلاق مي‌شودكه به علت كار به وجود آمده و يا به عبارت ديگر منحصراَ بيماريهايي هستند كه عامل مولد آنها در محيط كار است.تمامي بيماريهاي شغلي برخلاف گروهي از بيماريهاي غيرشغلي كه هنوز عامل مولد آنها تشخيص داده نشده است داراي علت بخصوصي بوده و به آساني قابل تشخيص هستند.اين گروه از بيماريها كمتر از بيماريهاي غيرشغلي ديده شده و با توجه به اينكه زاييده كار آدمي هستند امكان پيشگيري از آنها بسيار بيشتر است.
بهترين روش جهت طبقه‌بندي بيماريهاي شغلي توجه به عامل مولد اين بيماريها است، لذا با توجه به اين امر اين گروه از بيماريها را مي‌توان به 5 دسته تقسيم كرد:بيماريهاي ناشي از عوامل فيزيكي: از عوامل بوجود آوردنده اين دسته از بيماريهاي شغلي، حرارت، نور، فشار، سروصدا، ارتعاش، الكتريسيته، اشعه X و مواد راديواكتيو را مي‌توان ذكر كرد.بيماريهاي ناشي از عوامل مكانيكي: استفاده از ابزار و ادوات دستي در بعضي از اشخاص كه عادت به اينكار ندارند و همچنين فشارهاي مكرر بر روي مفاصل در اثر نحوه انجام كار و يا حرات ظريف تكراري سبب بروز ناراحتي‌هايي مي‌شوند كه پينه بستن و بورسيت از آنجمله‌ هستند.بيماريهاي ناشي از عوامل بيولوژيكي: اشتغال در بعضي از مشاغل با توجه به شرايط محيط كار و مواد مصرفي يا توليدي، كارگر را مستقيماً در خطر ابتلا به بيماريهاي عفوني خاصي مانند سياه زخم قرار مي‌دهد.
بيماريهاي ناشي از عوامل شيميايي: عوامل شيميايي مورد استفاده در صنعت سبب به وجود آمدن اكثر بيماريها و مسموميتهاي ناشي از كار هستند، كه با توجه به راه دخول به بدن به 3 دسته زير تقسيم‌بندي مي‌شوند :
1- بيماريها و مسموميتهايي كه ناشي از جذب مواد از طريق دستگاه گوارشي هستند. از موادي كه از اين طريق ممكن است وارد بدن شوند وايجاد ناراحتي كنند ارسنيك و فسفر قابل ذكرند.2- بيماريها و مسموميتهايي كه ناشي از جذب مواد از طريق دستگاه تنفسي هستند مانند ذرات گرد و غبار، گازها و دود از اين طريق جذب مي‌شوند.
3- بيماريها و مسموميتهايي كه ناشي از جذب مواد از طريق پوست هستند، مانند جذب تترااتيل سرب، انيلين و فنول.

بيماريهاي ناشي از عوامل رواني
بيماريهاي ناشي از عوامل رواني به مواردي نظير روابط نامطلوب كارگر يا كارمند با همكارانش، با رئيس يا كارفرما، عدم رضايت از شغل و ... است. مانند اختلال در تعادل عصبي و بحرانهاي عاطفي و رواني.
شناخت علت بيماري اولين و مهمترين مرحله در امر پيشگيري از بيماريهاي ناشي از كار بوده و براي تشخيص بيماري مي‌توان با بررسي علائم كلينيكي و ارزشيابي هرگونه تغيير در سلامت كارگران ضمن انجام معاينات دوره‌اي و يا مراجعه به درمانگاه و همچنين انجام مطالعات اپيدميولوژيكي در گروههاي كارگري به نتايج مشخص نائل شد.با توجه به اينكه در اكثر بيماريهاي ناشي از كار ضايعات حاصله غيرقابل برگشت بوده و درمان اساسي براي آنها وجود ندارد، لذا رعايت اصول پيشگيري اهميت خاصي را دارا هستند. حال به برخي از اين اصول اشاره مي‌كنيم.

ايمني در صنعت برق (قسمت اول)



( محمد حسين پركار – شركت برق منطقه اي آذربايجان )


واضح است كه در هر گوشه اي از اين ميدان وسيع مي توان فعاليتهاي زيادي براي تأمين ايمني و جلوگيري از حوادث بعمل آورد و در اين راه پيوسته راهنمايي هاي عقل سليم را بايد بكاربست چه در اغلب حوادث عوامل خطر از قبل احساس مي شوند ، ولي به آنها توجه نمي شود.

1- باور به ايمني و پيشگيري از حادثه :
اصل اول در ايمني باور به پيشگيري از حادثه است. خداوند مهربان به انسان عقل و اختيار داده است تا ا ز ميان نيك و بد ، راه خود را انتخاب كند. براي آنان كه در اين دنيا به ثمره يا مكافات اعمال نيك وبد خود نمي رسند روز جزا را قرار داده تا براي هر مثقال ذره اي عمل خير پاداش و اجري در بهشت و براي هر مثقال ذره اي عمل شر كيفر و زجري در جهنم داده شوند.
اين مفهوم آشكارا از اصل وجودي روز قيامت ، وجود هر نوع سرنوشت از پيش تعيين شده يا حادثه اجباري در زندگي بعضي افراد را نفي مي كند ، در واقع اين برخلاف عدل الهي است كه امتحان متفاوت و مشكل از برخي بندگان خود بعمل آورد. نتيجه آنكه حوادث در اثر كنشها و واكنشهاي افراد ويا نيروهاي موجود در طبيعت صورت مي گيرند و اغلب آنها نظير صحنه هاي دلخراش جنگلها ثمره تصميمات و يا اشتباهات انسانها هستند و در مورد حوادث ناشي از كار انسان مي تواند در حد دانش و قدرت خود از آنها پيشگيري نمايد.

2- تعريف علمي حادثه و شناخت عوامل خطر
تعريف حادثه ، رويداد ، پيشامد يا سانحه در كتب فرهنگ لغات رسا نبوده و جنبه غيرقابل پيش بيني در آن مي چربد. اگر حادثه را نتوان پيش بيني كرد چگونه مي توان از آن پيشگيري نمود ؟
پيشرفت امروزه علم توانسته است مفهوم واقعي حادثه را معلوم نمايد . بر طبق دانش موجود مسلم شده كه ماده خود بصورت انرژي متراكم بوده و انرژي ها هم در طبيعت دائماً به همديگر تبديل مي شوند و تغيير شكل مي دهند. انسان توانسته است تا حد زيادي به انرژي هاي موجود لگام زده و در خدمت خود به انجام كار مفيد وادار كند. گاهي بعضي از اين انرژي ها بخصوص در محيط هاي كار روزانه در اثر غفلت يا ضعف انسان در شناخت آنها از اختيار وي خارج شده و كارهايي انجام مي دهند كه حاصل آن بروز زيانهاي مالي و جاني است.
بدين ترتيب حادثه را مي توان انجام كار ناخواسته توسط انرژي هاتعريف نمود. عوامل خطر كه در ايجاد حادثه شركت مي نمايند علاوه بر خطاي انساني عبارتند از:
- جرم اجسام كه ايجاد نيروهاي وزن و ضربه مي نمايد.
- انرژي جنبشي كه به كمك جرم اجسام يا افراد در تصادفات وسايط نقليه و يا درحين كار ماشين آلاتي نظير تراش و سمبه و اره و غيره باعث تغيير شكل مواد يا انسانها مي گردد.
- انرژي پتانسيل كه موجب سقوط افراد از ارتفاع و يا سقوط ابزارها و مصالح بر سر افراد مي شود.
- انرژي حرارتي كه در آتش سوزيها موجب تبديل مواد سوختني و از جمله انسان به دود و خاكستر مي شود.
- انرژي شيميايي كه به صورتهاي مختلف مانند انفجار مواد منفجره با ايجاد انرژي حرارتي و يا تأثيرهاي شيميايي روي مواد و انسانها زيان مي رساند و يا با مصرف اكسيژن باعث خفگي افراد مي شود.
- انرژي الكتريكي كه در هاديها به چشم ديده نمي شود و تماس با آنها در اثر ولتاژ موجود ايجاد جرياني در بدن انسان مي كند كه عواقبي مانند سوختگي سطحي و عمقي – قطع نفس – لرزش بطن قلب و توقف آن – تجزيه خون و سوختن سلسله اعصاب و غيره مي گردد.
- انرژي نوراني كه در مواقع شديد مانند جرقه يا جوشكاري به بينايي افراد صدمه مي زند و ممكن است در اثر خيرگي چشم حوادث ديگري را موجب شود. كمبود روشنائي در محيط هاي كار، با رفت و يا آمد نيز مي تواند حادثه آفرين باشد.
- پرتوزائي بعضي عناصر طبيعي يا ايزوتوپهاي آنها مانند راديوم و اورانيوم و پلوتونيوم كه در نيروگاههاي هسته اي مورد استفاده مي باشند گاه به گاه موجبات مرگ و مير افراد از طريق يونيزه كردن اتم ها و تجزيه مولكولهاي مواد موجود در بدن كه در معرض تابش قرار گرفته مي شوند.
- انرژي هسته اي كه در صورت خارج شدن از كنترل تبديل به انفجار هسته اي اتمها شده و افراد زيادي را بكام مرگ مي فرستد.
شناخت هريك از اين عوامل خطر كه به شكلهاي گوناگون ظاهر مي شوند به علم و دانش كافي نياز دارد.

3- نقش انسان در ايجاد حادثه :
همان گونه كه در مواقع جنگ انسانها زيانهاي جاني و مالي فراوان با قصد و عمد ، به همنوعان خود وارد مي كنند ، در مواقعي نيز بصورت غير عمد بر اثر غفلت يا ناداني موجبات صدمه ديده يا ازبين رفتن ديگران مي شوند.
بعنوان مثال آمار مرگ و مير ناشي از سوانح يا تصادفات وسايل نقليه هوائي و زميني و دريايي در بيست سال اخير با تمام تلفات جنگ جهاني دوم قابل قياس مي باشد. انسانها سه عمل اصلي را دركنترل كارهاي خود بعهده دارند :
- كنش اندازه گيري كميت انرژي ها و تعيين وضعيت دستگاهها.
- كنش ارزيابي نتايج اين اندازه گيري ها يا تعيين وضع دستگاهها وتصميم گيري نسبت به نحوه اقدام به كاهش يا افزايش انرژي يا تغيير وضعيت ماشين ها.
- واكنش اجراي تصميمات اتخاذ شده و دادن فرامين لازم براي برگشت به حالت ايمن.
خطا يا اشتباه در هر يك از مراحل فوق ممكن است منجر به بروز حادثه اي بشود.

Tuesday, January 1, 2008

نخستين كنفرانس بين المللي ارگونومي ايران تهران

نخستين كنفرانس بين المللي ارگونومي ايران تهران، 29و 30 آبانماه 1386First International Conference on ErgonomicsTehran, 20-21 November 2007
انجمن ارگونومي و مهندسي عوامل انساني ايران در نظر دارد با ياري خداوندمتعال و پشتيباني انجمن بين المللي ارگونومي ، به منظور اشاعه و توسعهتخصصي-كاربردي دانش ارگونومي ، ايجاد بستر مناسب جهت تبادل تجربيات درسطوح ملي و بين المللي ، آشنا ساختن مديران صنايع و سازمان ها و تصميمگيرندگان با جنبه هاي كاربردي ارگونومي و نيز تثبيت جايگاه و نقشارگونومي در روند توسعه كشور، نخستين كنفرانس بين المللي ارگونومي ايرانرا با حضور متخصصان برجسته ارگونومي از پنج قاره جهان در تاريخ 29 الي30آبان ماه 1386، در تهران برگزار نمايد
لطفا جهت اطلاع از محورهاي كنفرانس ، نحوه ثبت نام و پرداختهزينه و ساير جزئيات، به وب سايت كنفرانس به آدرس http://www.iranergo2007.org/مراجعه فرماييد

چند نكته مهم در استفاده از برق

.استفاده از وسايل برقي و نصب كليد و پريز برق در حمام خطرناك است
.بالا رفتن از پايه هاي برق براي افراد غيرمسئول ممنوع و خطرناك است
.نصب پارچه نوشته يا پرچم و تابلوهاي تبليغاتي و پوستر و ... روي پايه ها و تابلوها و تأسيسات برق جرم بوده و ممنوع است. انجام اين كار بسيار خطرناك است
.خطر برق گرفتگي و سقوط جان افرادي را كه از پايه هاي برق بالا مي روند تهديد مي كند
.شبكه ها و تأسيسات برق عايق نيستند بلكه با رعايت حريم و فاصله از آنها مي توانيم در مقابل خطرات برقگرفتگي ايمن بمانيم
.حمل وسايل فلزي با ارتفاع زياد ( لوله فلزي ، نردبان فلزي و ...) در زير و نزديك شبكه هاي برق بسيار خطرناك است
.بيرون آوردن وسايل فلزي از پنجره و مكانهايي كه از جلوي آنها شبكه هاي برق عبور نموده خطرناك و حادثه ساز است