مديريت بحران داراي چهار ركن اصلي متشكل از:
(1) كاهش خسارات، (2) آمادگي، (3) واكنش و (4) بازسازي و عادي سازي است. سيستم جامع مديريت بحران مخاطرات بالقوه و منابع موجود را ارزيابي كرده طوري برنامهريزي مينمايد كه منابع موجود را با مخاطرات موازنه كند تا با استفاده از منابع موجود بتوان بحران را كنترل نمود.
مراحل مديريت بحران عبات اند از :
(1) پيشگيري و كاهش اثرات: كاهش احتمال وقوع يا اثرات ناشي از بلايا، (2) آمادگي: برنامهريزي و پژوهش، آموزش و مانور، (3) مقابله: ارايه خدمات اضطراري بلافاصله پس از وقوع بحران، (4) بازسازي: بازگرداندن جامعه به حالت عادي و نه لزوماً حالت پيش از بحران.
ويژگيهاي مديريت بحران
1. مشاركت داوطلبانه مردم را در امور آمادگي، مقابله با بحران و امدادرساني، كاهش اثرات بلاياي طبيعي و بحران و بازسازي و عاديسازي تشويق و ترغيب ميكند.2. جهتگيري به عمل دارد.3. به نياز آسيبديدگان واقف ميشود.4. مديريت مستقل و پرداختن به عمليات امدادرساني جديد و ابتكاري را تشويق ميكند.5. به توسعه عمليات مقابله با بحران و آمادگي براي بحران اهميت ميدهد.6. با توجه دلسوزانه به نيازهاي كاركنان خود به بهرهوري دست مييابد.7. فلسفهاي را كه بيشتر بر پايه ارزشهاي رهبرانشان و مردم استوار است به كار ميبندد.8. به كاري كه درباره آن بهترين اطلاعات و آگاهي را دارد دست ميزند.9. سازماني ساده و شمار اندكي كارمند ستادي دارد.10. به تناسب و اقتضاء، كارها را به گونه نامتمركز انجام ميدهد.11. آداب و سنن اجتماعي، فرهنگي و محلي را محترم ميشمارد.
مانورهاي مقابله با بحران: مانورها مجموعه تمرينهايي هستند كه هدفشان ارتقاي سطح آمادگي در جامعه است. شايد به جرأت بتوان گفت پس از تمرينهاي نظامي مانورهاي رويايي با شرايط اضطراري ناشي از بلاياي طبيعي و حوادث انسانساز فراگيرترين نوع تمرينها براي آمادگي در جهان به شمار ميآيد.تمرينهاي مقابله با بلاياي طبيعي به انواع توجيهي، ميداني، دورميزي، عملكردي و مقياس كامل تقسيم ميشود. مانورها به ارزيابي عملكرد و نيز برآورد كيفي منابع ميپردازند و معياري براي سنجش اجرايي بودن و عملكرد برنامه مديريت بحران ميباشند.
انواع مانور عبارت اند از:
1- مانور توجيهي: شامل جلسات توجيهي و يا شبيهسازيهاي بسيار كوچك يك يا چند عمل مشخص
2- مانور دورميزي: يك سناريو مطرح ميشود تا افراد شركتكننده بر اساس برنامه راهحلها را ارايه ميدهند ولي نه زمانبندي و نه مكان واقعه شبيهسازي نميشود.
3- مانور عملياتي: يك سناريو بر اساس زمانبندي شبيهسازيشده مطرح ميشود و افراد شركتكننده موظفند با رعايت برنامه و زمانبندي دستوراتي صادر كنند، اما از نظر فيزيكي واقعه شبيهسازي نميشود و دستورات به عمل تبديل نميشوند.
4-مانور با مقياس واقعي: سعي بر اين است كه تمام ابعاد يك بحران شبيهسازي شود و عمليات نيز به صورت فيزيكي در محل انجام ميشود. بسته به امكانات، ميزان شباهت به شرايط واقعي ممكن است متفاوت باشد.از ميان انواع تمرينات ذكر شده، به نظر ميرسد انواع ميداني و مقياس كامل براي ارزيابي آموزشهاي همگاني ارايه شده درباره مقولات مرتبط با بلاياي طبيعي و بررسي وضعيت مشاركت مردمي مناسبتر باشند.
اهداف مانور
ارزيابي عملكرد برنامههاي عملياتي برخي از اجزاي طرح جامع مديريت بحران، مشاهده و ارزيابي نحوه استفاده از تجهيزات فيزيكي، تقويت سياستها و روشهاي عملياتي تعيين شده، آزمايش ميزان آمادگي و هماهنگي بين سازمانهاي مسؤول و نيز برآورد كيفي و كمي منابع از جمله اهداف برگزاي اين مانور ميباشد.
ارزيابي عملكرد برنامههاي عملياتي برخي از اجزاي طرح جامع مديريت بحران، مشاهده و ارزيابي نحوه استفاده از تجهيزات فيزيكي، تقويت سياستها و روشهاي عملياتي تعيين شده، آزمايش ميزان آمادگي و هماهنگي بين سازمانهاي مسؤول و نيز برآورد كيفي و كمي منابع از جمله اهداف برگزاي اين مانور ميباشد.
پس ميتوان اهداف كلي مانور را به صورت زير بيان نمود:
ايجاد آمادگي بيشتر براي مقابله با بلاياي طبيعي و كنترل آنها
مشخص نمودن نقاط ضعف برنامهريزيهاي ارايه شده بهبود بخشيدن به هماهنگي بين سازمانهاي مسؤول روشن نمودن نقشها و مسؤوليتها
اطمينان يافتن ازقابليتهاي اجرايي طرح آزمايش نمودن طرحها و نظامهاي مديريت بحران در شرايط واقعي استحكام بخشيدن همكاري بين سازمانهاي مديريت شهري، سازمانهاي دولتي ومنابع بخش خصوصي و شهروندان نشان دادن كاربرد سيستم جامع مديريت بحران درشهر
آزمايش مقدماتي عملكرد محدود برخي از سازمانهاي مديريت بحران شهري
مسؤول مديريت بحران شهر تهران در مناطق مشاهده
نحوه استفاده از تجهيزات فيزيكي تقويت سياستها و روشهاي عملياتي تعيين شده براي سازمانهاي مسؤول برآورد كيفي و كمي منابع ساختار مانورهاي مديريت بحران
ساختار مورد استفاده در مديريت بحران و مانورهاي آن ، سامانه فرماندهي حادثه (ICS) است كه سازمانهاي مسؤول و ستادهاي مديريت بحران مناطق 21گانه تهران با استفاده از برنامههاي عملياتي، آن را پياده مينمايند. اين ساختار بر اساس اصول پايهاي بنا نهاده شده است كه از طرفي موجب اطمينان يافتن از به كارگيري مؤثر منابع و از سويي كاستن از اختلالات در سياست¬گزاريها و عمليات سازمانهاي پاسخگو ميگردد. اين اصول بايستي براي هر نوع بحران و هر سطحي در تمام سازمانهاي مسؤول به كار گرفته شوند.
اصول سامانه فرماندهي حادثه عبارتانداز:
زبان مشترك، ساختار مشترك و يكسان، سازماندهي با الگوي مشخص، اصالت كار، سيستم ارتباطي منسجم، طرحهاي عملياتي حادثه به شكل متمركز، حوزه مديريتي قابل كنترل، اماكن و پايگاههاي مشخص، مديريت جامع منابع و سيستم فرماندهي واحد .
بنابراين، به دو دليل، وجود سامانه فرماندهي حادثه براي تمام سازمانها ضروري است:
1- مديريت بهينه و استاندارد حوادث داخل يک سازمان.
2- مديريت استاندارد بخشي از امور مديريت بحران، در صورتي كه از طرف سازمان مسؤول كار مشخص و نسبتاً مستقلي به آن سازمان واگذار شده باشد. در اين شرايط، سامانه فرماندهي حادثه سازمان زير نظر سامانه فرماندهي حادثه امور مربوطه و همچنين ستاد مديريت بحران شهر تهران فعاليت مينمايد. لذا هر سازمان بايد با توجه به همكار يا پشتيبان بودن هريك از امور، خود را با سلسله مراتب سامانه فرماندهي حادثه سازمان مسؤول مربوطه هماهنگ نمايد.
No comments:
Post a Comment