Monday, June 9, 2008

نقش عوامل روحي در بروز حوادث

وقتي حادثه اي اتفاق مي افتد براي تحقيق در رابطه با علل به وجود آورنده حادثه ابتدا وجود اشكالات و نقايص احتمالي در عوامل فيزيكي و قابل لمس مانند ابزارآلات ، ماشين آلات ، مصالح و مواد مصرفي وسايل حفاظت عمومي ، وسايل حفاظت فردي و غيره مورد توجه قرار مي گيرد ، در حالي كه بررسي آمار حوادث نشان مي دهد بخش اعظم حوادث مربوط به عوامل انساني مانند عدم رعايت دستورالعملهاي ايمني به علت فقدان آموزش هاي لازم و يا به علت شرايط نامناسب روحي و رواني فرد حادثه ديده بوده است.
حوادث بسياري براي پرسنل كار كرده و با تجربه كه از نظر شرايط و وسايل ايمني كار و گذراندن دوره هاي آموزشي لازم كمبودي نداشته اند ، به وجود آمده كه پس از تحقيقات بعدي مشخص شده علت آن ارتكاب به اشتباهات فاحش در اثر شرايط نامساعد رواني فرد در مقطع بروز حادثه بوده است.
كار يكنواخت و مداوم توأم با سر وصدا ، باعث ايجاد بي علاقگي ، خستگي ، فرسودگي ، سردرد عصبي ، بي حوصلگي و عدم تمركز فكري لازم خصوصاً هنگام انجام كارهاي حساس و مخاطره آميز مي نمايد. اضطراب و عدم تعادل فكري و حواس پرتي لحظه اي ، كاهش سرعت انتقال مغز در اثر خستگي مفرط ، فشارهاي عصبي و روحي ناشي از مشكلات خانوادگي ، نابهنجارهاي اجتماعي و محيط كار و عدم تأمين مايحتاج زندگي و بالنتيجه روي آوردن به شغل هاي دوم كه باعث تحليل قواي جسمي و روحي فرد مي گردد و بسياري عوامل ديگر از مهمترين علل بروز حوادث ناشي از كار مي باشند.
وقتي كارگر دچار مسائل و مشكلات ريشه اي باشد آرامش رواني لازم را نداشته و حين كار دائماً فكر و حواسش به دنبال مشكلات و چگونگي مقابله با آن منحرف شده و احتمال بروز حادثه براي خود و يا همكارانش را به چندين برابر افزايش مي دهد كه در اين رابطه عدم تأمين مكفي نياز هاي فيزيولوژيكي به عنوان اولين دسته نيازهاي بشري بيشترين تأثيرات سوء را دارا مي باشد.
مديران وسرپرستان براي پيشگيري از وقوع حوادث علاوه بر تجهيز محيط كار به وسايل حفاظتي لازم و تأمين وسايل حفاظتي فردي ، برنامه هاي آموزش و ايمني و ساير تجهيزات علمي ، لازم است شرايط روحي محيط كار و روابط بين افراد و جنبه هاي شخصيتي ، احساسي ، روحي و رواني پرسنل را مد نظر داشته و به آن توجه نمايند. شناخت روحيات و مسايل و مشكلات پرسنل و انجام اقدامات متناسب در جهت كمك به حل آنها از جمله وظايف اصلي مديران و سرپرستان مي باشد.
روابط بين سرپرست و پرسنل بايد به گونه اي باشد كه به راحتي مشكلات مطرح و تا حد امكان چاره انديشي گردد। به طوري كه اگر سرپرست در مقطعي مشاهده نمود كه وضعيت روحي و عصبي يكي از پرسنل مساعد نيست به سهولت اين تغيير روحيه را تشخيص داده و ضمن تلاش در جهت بهبود شرايط روحي وي موقتاً او را از انجام كارهاي حساس كه مي تواند مخاطره آميز باشد مانند كار روي شبكه هاي برق دار و يا ماشين آلات بالقوه خطر آفرين معاف دارد.
در عين حال سرپرست بايستي كارگران را به نوعي آموزش داده كه هرلحظه را لحظه حادثه شمرده و اگر كارگر شرايط عيني كار را با شرايط روحي خويش مناسب نيافت ، در انجام كار آميخته با خطر تا فراهم آوردن شرايط مناسب تأخير بياندازد. سرپرست علاوه بر مورد توجه قرار دادن شرايط روحي روز مره پرسنل تحت سرپرستي خود بايستي با توجه به شناختي كه از نظر شرايط عمومي روحي ، عصبي ، خلاقيت هاي كاري ، ميزان هوش ، سرعت انتقال و تمركز فكر و حواس و توانائي هاي جسمي آنها پيدا مي نمايد ، نسبت به تقسيم كار ، تعيين و تغيير مسئوليت هاي پرسنل عمل نمايد.
براي رسيدن به اين اهداف ايجاد روابط صميمانه و انساني در محيط هاي كار شرط اصلي مي باشد।
((محبوبه اشراقي- مجموعه مقالات چهارمين همايش ايمني وبهداشت حرفه اي ))

No comments:

Post a Comment