Saturday, May 1, 2010

شناخت عوامل روانشناختی و دلایل ایجاد حادثه در برنامه‌ریزی ایمنی

مهندس علی‌اکبر صادق‌آبادی
برنامه‌ها و طرح های ایمنی از عوامل متعددی باید برخوردار باشد. این عوامل شامل روان‌شناختی موثر در برنامه ایمنی و ضرورت تدوین و اجرای مراحل و چرخه‌های یادگیری است.
در بخش پایانی مقاله علی‌اکبر صادق‌آبادی کارشناس صنعت برق در مورد بحث ایمنی به مسائلی نظیر چرخه یادگیری،‌ حادثه و عوامل ایجاد آن، عوامل روان‌شناختی موثر در برنامه ایمنی فرآیندهای یادگیری، حادثه و قانون کار و ... اشاره شده است.
انجام دادن با یادگیری عملی همراه است و جذب موارد و مؤلفه‌ها، سپس فکر کردن در مورد آنها و ارتباطات اجزای تشکیل‌دهندة آنها با یکدیگر نتیجه‌ای را برای یادگیرنده ایجاد می‌کند که او خواهد توانست برای یادگیری بیشتر و یا انجام فعالیتی در زمینه یادگیری، برنامه‌ریزی کند. این چرخه براین باور است که در صورت ایجاد توانمندی برنامه‌ریزی و انجام آن، یادگیری انجام شده است. این چرخه با توجه به اینکه امر خود کنترلی و برنامه‌ریزی را برای مواجهة مناسب با وضعیت کنونی و یادگیری مسایل آتی مورد توجه قرار داده است بر کاهش سوانح ناشی از کار تأثیر دارد. حدود این تأثیر زیاد و 86 درصد است.
کنترل عملیات برای ایمنی کار: فیلتر کردن هوای محیط کار و زندگی، کاهش تجهیزات تولید‌کنندة گردوغبارهای مضر برای سلامتی انسان، خرید تجهیزات و ماشین‌آلات متناسب با محیط زیست و کار در کنترل عملیات برای ایمنی کار تاثیر دارد؛ علاوه بر آن جایگزین کردن مواد شیمیایی بی‌خطر برای محیط زیست به جای مواد شیمیایی خطرناک برای انسان و محیط و استفاده از علم بیوشیمی برای استفاده از مواد طبیعی سازگار با ساختار و مشخصه‌های انسان به جای مواد شیمیایی که برای انسان خطرساز هستند. رسیدگی به شرایط محیط کار با کاهش بیماری‌ها ، کاهش حوادث و ارتقای بهره‌وری نیز در زمینه کنترل عملیات برای ایمنی کار موثر است.
حادثه و عوامل ایجاد آنعوامل ایجاد حادثه به شرح زیر هستند:خطاهای انسانی، عاملی برای وقوع حوادث: در اغلب حوادث اثرمستقیم و یا غیرمستقیم خطای انسانی در ایجاد حادثه مشهود است. با توجه به تأثیر خطای انسانی در ایمنی ، به تشریح این عامل مهم می‌پردازیم.طرح‌های طبقه‌بندی خطاهای انسانی به سه دسته کلی زیر طبقه‌بندی شده است:طبقه‌بندی مبتنی بر رفتارهای قابل مشاهده: از طرحهای ارایه شده که در این دسته جای می‌گیرند می‌توان به طرحهای محققانی نظیر طرحهای‌ هاینرش، رینارد، الدر و اسپایسر اشاره کرد که در آن خطاهای انسانی به چهار طبقه زیر تقسیم‌بندی می‌شوند.خطاهای حذف: خطاهایی هستند که در آنها عملی از قلم افتاده و انجام نمی‌شود برای مثال فرد قبل از روشن کردن ماشین، دنده آن را خلاص نمی‌کند. خطاهای انجام یا راه‌اندازی: خطاهایی هستند که در آنها عملی اضافی انجام شده و کاری به صورت نادرست انجام می‌شود. خطاهای توالی: این خطاها زمانی رخ می‌دهد که فرد عمل یا وظیفه‌ای را خارج از توالی مقرر انجام می‌دهد. خطاهای زمان‌بندی: این نوع خطاها زمانی رخ می‌دهد که فرد کاری را در زمان مقرر خود انجام نمی‌دهد برای مثال آن را زودتر یا دیرتر از موعد مقرر انجام می‌دهد.طبقه‌بندی مبتنی بر مراحل پردازش اطلاعات: در مدلهای پردازش اطلاعات تمرکز اصلی بر روی تعاملات انسانی و محیط در یک سیستم قرار دارد که این تعاملات از نقطه نظر اپراتور انسانی که در آن اپراتور به عنوان پردازشگر اطلاعات که در مقابل انحرافات و خطرات موجود در محیط پاسخگو است تجزیه و تحلیل می‌شود. از نظر مدل‌سازی، حوادث زمانی رخ می‌دهند که وضعیت‌های مخاطره‌آمیز و شرایط موجود بیش از ظرفیت پردازش اطلاعاتی موجود باشد. در حالت عادی اپراتور اطلاعات را دریافت می‌کند ، آنها را پردازش می‌کند، براساس آن تصمیم‌گیری می‌کند و در نهایت عمل می‌کند. بنابراین در این فرایند اطلاعات از فیلترهای مختلفی عبور می‌کنند که در هر کدام از آنها ممکن است بخشی از اطلاعات گم شده و یا دچار انحراف شود . فیلترهای یاد شده شامل فیلترهای دریافتی حس شنوایی، بینایی و فیلتر درکی است.
طبقه‌بندی مبتنی بر مراحل درک: یکی از مدل‌های مبتنی بر مراحل درک، مدل رفتار در مواجهه با خطر است که این مدل در سال 1987 به وسیله هیل و گلندون ارایه شد. نظریة راسموسن که پردازش اطلاعات انسان بسته به آموزشها و تجارب قبلی در سطوح مختلفی صورت می‌گیرد براین اساس قرار دارد. کنترل خطاهای انسانی: به طور کلی انسان ناگزیر در برخی اوقات مرتکب خطا می‌شود اما این بدین معنی نیست که راهی برای کاهش نرخ خطاهای انسانی وجود نداشته باشد. امروزه فعالیتهای بسیار زیادی برای کاهش احتمال بروز خطاهای انسانی و یا کاستن از پیامدهای سوء معرفی شده که همه آنها در 2 دسته کلی زیر جای می‌گیرند.متدهای کنترلی مبتنی بر انسان: در این دسته فعالیتهای انجام شده بر روی انتخاب، آموزش و پایش پرسنل قرار می‌گیرد. تکنیک‌های فنی: در این راهکارها تأکید اصلی بر طراحی، ساخت و نگهداری سیستمها به گونه‌‌ای است که امکان وقوع خطای انسانی مشکل و یا غیرممکن شود.
عوامل روان‌شناختی مؤثر در برنامه ایمنیتفاوت‌های فردی: تفاوت‌های فردی، یکی از مسایل مهم در محیط‌های صنعتی است. این تفاوت‌ها بسیار مشهود هستند، اما بهرحال نقطه‌های مشترکی بین افراد وجود دارد که می‌توانند در جهت ارتقای ایمنی به کار گرفته شوند. انگیزش: درک اینکه چه چیزی در افراد انگیزه ایجاد می‌کند مهم است. خواستن چیزی نیاز به انگیزه دارد اما نخواستن آن نیز احتیاج به انگیزه دارد. استفاده از حفاظ ایمنی برای جلوگیری از برخورد انگشتان با تیغة اره شاید انگیزه و محرکی برای ایمنی کار باشد، اما زمانی که همین حفاظ باعث پایین آمدن سطح تولید می‌شود، تمایل به عدم استفاده از آن نیز نوعی انگیزه است. تضاد بین انگیزه‌ها در درک هر چه بیشتر ارتباطات انسانی باید مورد توجه قرار گیرد. احساسات: انسان معمولاً در برابر احساسات خود واکنش نشان می‌دهد. احساسات می‌توانند در جایی سازنده و در جایی دیگر بسیار ویرانگر و مخرب باشند. احساسات می‌توانند در تفکر شخص مداخله کنند به طوری که نتیجة آن بروز رفتاری باشد که با نگرش معقول و منطقی در تضاد است. نگرش‌ها و تغییر آنها: امروزه در صنایع، تأثیر نگرش کارگر بر تولید، روحیه کار، بازده کار، غیبت از کار و وضعیت ایمنی در کارخانه‌ به خوبی شناخته شده است . مدیریت، زمان و سرمایه زیادی را صرف تغییر رفتار و نگرش کارگر نسبت به محیط کار می‌کند. ارزیابی ، تغییر و اصلاح رفتار و نگرش در کارگران در واقع یکی از مشکل‌ترین وظایف روان‌شناسان صنعتی و در عین حال مهمترین مبحث روان‌شناسی صنعتی است. فرآیندهای یادگیری: یادگیری از روزهای اول زندگی آغاز می‌شود و نقش بسیار عمده‌ای را در چهار عامل روانی یاد شده دارد. در واقع یک فرد نمی‌تواند احساسات، انگیزه، نگرش و حتی تفاوت‌های فردی را بدون فرآیند یادگیری درک کند. یکی از وظایف اصلی مسؤولان ایمنی این است که به طور مؤثر عوامل مشترک روان‌شناختی در افراد را کشف کرده و از آنها برای بهسازی و بالا بردن سطح ایمنی یاری گیرند. پیچیدگی انگیزش: ایجاد انگیزة‌ کار و جهت‌دهی به انگیزه‌های سالم یکی از ابزارهای سازنده در کاربرد صحیح منابع انسانی است. بنابراین آگاهی از نظریه‌های مختلف و دستاوردهای تحقیقات علمی در امر انگیزش درباره مدیریت و سرپرستی ایمنی بی‌فایده نخواهد بود.
حادثه و قانون کارزمانی که یک حادثه بسیار شدید اتفاق می‌افتد سازمان مربوطه موظف است به طور سریع به مدیریت بازرسی کار اطلاع داده و درخواست بازرسی کند. بازرس کار با شخص حادثه دیده و شهود حادثه ملاقات و مصاحبه کرده و از محل وقوع حادثه نیز بازدید می‌کند، کارکنان سازمان موظف به همکاری با بازرس کار هستند. بازرس کار گزارش خود را تکمیل کرده و به مدیر بازرسی کار تحویل می‌کند . در این گونه حوادث ، کارفرما یا نماینده او موظف است حداکثر ظرف مدت 48 ساعت گزارش کتبی را به سازمان تأمین اجتماعی طرف قرارداد کارگاه تحویل کند تا به وظایف قانونی خود از جمله اعزام بازرس برای تهیه گزارش، عمل کند.بازرسان کار و تأمین اجتماعی می‌توانند با نگرش پیشگیرانه با سازمانهای صنعتی و خدماتی تعاملی سازنده داشته و با همفکری و همکاری از روشهای مختلف و مؤثر برای کاهش سوانح ناشی از کار فعالیت کنند و در نگهداری سرمایه‌های انسانی و اقتصادی کشور وظایف خود را به خوبی انجام دهند. نمونه‌ای از حوادث فردی عمومی: از جمله حوادث فردی عمومی می‌توان به لیز خوردن روی زمین محل کار، سقوط در جوی بدون سرپوش، افتادن از پلکان و نظایر آن اشاره کرد . این حوادث اغلب جزیی ، معمولی و در برخی موارد نیز شدید و به ندرت بسیار شدید است.نمونه‌ای از حوادث فردی تخصصی: حوادثی مثل برق‌گرفتگی، سوختگی و یا گیر کردن دست زیر پرس و نظایر آن اغلب به عنوان حوادث تخصصی نامیده می‌شود. این حوادث شدید یا بسیار شدید هستند؛ رسیدگی به رفع علل حوادث بسیار شدید دارای اولویت هستند. حوادث صنعتی: این حوادث به تجهیزات صدمه می‌زند و ممکن است بطور همزمان به نیروی انسانی نیز صدمه وارد کند. علل این سوانح بیشتر در طراحی، نصب، بهره‌برداری، نگهداری و تعمیرات و راه‌اندازی پس از تعمیرات است.
جمع‌بندیکمبود امکانات و آموزش نیروی انسانی از علل مهم ایجاد سوانح ناشی از کار است. یادگیری نخستین قدم برای توانمند شدن و انجام کار با کیفیت است و کار با کیفیت نیز یک کار ایمن و بدون سانحه و بیماری است.
امر آموزش و یادگیری اصول ایمنی برای کارکنان سازمانها ضروری و زیربنای بهبود ایمنی (مثل بقیه مباحث)، آموزش از طرف سازمان و یادگیری از طرف مدیران و کارکنان است. پیروی از چرخه یادگیری مناسب بر نظم و کیفیت یادگیری ایمنی مؤثر است و کارکنان را برای برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌های بهبود (بهره‌وری، ایمنی و بهداشت) و ایجاد محیط کار ایمن و استاندارد ترغیب، علاقمند، آماده و فعال می‌سازد. عدم اطلاع مدیران از اصول ایمنی می‌تواند به تصمیم‌گیری نادرست آنها و ایجاد حوادث صنعتی و صدمات به کارکنان و خسارات به صنعت منجر شود. عدم وجود دقت کافی نیز در مراحل انجام کارهای صنعتی، امکان دارد باعث ایجاد سانحه ناشی از کار شود، لذا اعتقاد بر این است که بهبود مجموعه عوامل مرتبط با ایمنی در محیط کار، از سوانح ناشی از کار جلوگیری به عمل آورد. یادگیری از یک طرف بر انجام حرکات بدنی به طور صحیح (برای جلوگیری از صدمه و حادثه برای فرد و یا ایجاد آمادگی در اثر صدمه در فرد برای وقوع سانحه مرتبط با آن صدمه) و از طرف دیگر بر انگیزش و فعال سازی کارکنان برای ارایة پیشنهاد تأثیر می‌گذارد. با جلوگیری از خطاهای انسانی و بهبود شرایط و محیط کار، 2 عامل بسیار مهم در وقوع حوادث از بین می‌روند و انتظار معقول اینست که سوانح به وقوع نپیوندد. همه عوامل در محیط کار بر روی یکدیگر تأثیر دارند. سازمانها به صورت یکپارچه و در همة ابعاد نیازمند به بهبود هستند از جمله در بعد ایمنی. مدیران به عنوان الگوهای کارکنان سازمان نقش اساسی و تعیین‌کننده در روند ایمن‌سازی فعالیتها و عملیات دارند. بنابراین مدیران باید قدم‌های مؤثری برای بهبود ایمنی بردارند. نظارت دقیق مدیران اجرایی بر روند کارها و تأکید آنها بر رعایت اصول ایمنی در تضمین فعالیتها به صورت بی‌خطر بسیار مؤثر است. ایمن کار کردن یک فرهنگ فردی و در عین حال عمومی است. اگر مدیران سازمان طوری صحبت و عمل کنند که نگرش یک خانواده بودن در یک سازمان استقرار یابد، ایمنی و سایر موارد در سازمان پیشرفت خواهد کرد و بهره‌وری به حد مطلوب خواهد رسید.
رسیدگی به لباس کار، شرایط کار، محیط کار، نگهداری شرایط محیط کار و عوامل زیان‌آور محیط کار در محدودة‌ استاندارد، استفاده از تجهیزات و ماشین‌آلات متناسب با انسان و محیط‌زیست، کاهش تنش‌های روانی محیط کار، دور کردن سازمان از تبعیض، رسیدگی به حقوق قانونی کارکنان و دادن احساس عدالت به مجموعه می‌تواند به کاهش سوانح کمک کند. از سوی دیگر، برنامه‌ریزی کارشناسی برای جلوگیری از خستگی جسمی کارکنان و روحیه‌سازی در این ارتباط موثر است. استقرار سیستم‌های ایمنی و بهداشت حرفه‌ای و مدیریت HSE روند فعالیتها را از فردی بودن به مجموعه‌نگری و سیستمی شدن تغییر می‌دهد و می‌توان گفت استمرار روش‌های صحیح برای پیشگیری از سوانح صنعتی را تضمین می‌کند. باید یادآور شد که یکی از کارهای مدیران سیستم‌خواهی، سیستم‌سازی و سیستم‌دهی است و مدیران آینده‌نگر براین موارد تأکید دارند.

No comments:

Post a Comment