Tuesday, July 6, 2010

ايمني كار در ارتفاع

در بیشتر ساختمان ها و کارهایی که در ارتفاع بیشتر از 6 فوت و یا 2 متر انجام می شوند مانند جوشکاری در ارتفاع، جوشکاری بر روی رفتر وtrusses (تیرهای افقی سقفی و خرپاها ) خطر سقوط (fall hazard ) وجوددارد....و يا درمكان هايي كه چاله ها و گودال هاي (holes)بيش از 6 فوت وجود دارد نيز اين خطر وجود دارد... البته این خطر فقط در این شرایط وجودندارد ... مثلاً کارگر maintenance (تعمیرات و نگهداری ) که میخواد یه لامپ سقفی رو عوض کنه هم در معرض خطر سقوط هست، کارگری که داربست را نصب ویا بر روی داربست کار میکند .. ویا کارگری که در قسمت بارگیری یک محصول مایع پتروشیمی یا پالایشگاه بر روی تانکر می رود تا نازل رو داخل مخزن قراربده هم در معرض این خطر قرار داره ... کارگری که بر روی pipe (لوله) حرکت می کند تا برای اندازه گیری میزان خوردگی ، ضخامت سنجی انجام بده ، هم درمعرض این خطر هست ...
تقریباً کارهایی که در ارتفاع انجام میشوندخیلی زیادند .... که به همین دلیل ، این کارها ، فرکانس خطر بالایی دارند ،همچنین به دلیل تاثیر سقوط بر روی بدن انسان ، این خطر دارای شدت بالایی نیزمیباشد ... که در نتیجه سقوط از ارتفاع دارای ریسک بالایی هست (ریسک =فرکانس * شدت)... نکته ی خیلی مهم اینه که ... تو فرم های ارزیابی ریسک .. یه جورایی به دلیل "تابلو " بودن ریسک سقوط از ارتفاع ... معمولاً این خطر شناسایی شده .. و کاهش یا حذف ریسک در دستور کار قرار میگیره ....اما ....چیزی که خیلی مهمه طبق اصول ارزیابی ریسک ... باید در ابتدا همه ی خطرات شناسایی شوند ... و بعد ارزیابی ریسک برای آنها انجام بشه و بعد اقدام اصلاحی تعریف بشه ... تابرحسب اولویت و اهداف ایمنی شرکت ، نسبت به کنترل کردن خطر اقدام شود .... اما به دلیل اینکه در مرحله ی اول تمامی خطرات به درستی شناسایی نمی شوند ، خطر سقوط ، جزء خطرات با ریسک بالا شناخته می شود.. و خطرات دیگر که ریسک بالاتری دارند ، یه جورایی گم میشن (در واقع شناسایی نمیشن ).... به عنوان مثال در صنایع نفت ، گاز و پتروشیمی ،خطراتی که مربوط به فرایند میبا شند، معمولاً دارای ریسک بالاتری هستند ، ومیبایست نسبت به حذف و کاهش آنها اقدام کرد ، نه اینکه تمام وقت ، هزینه وتلاش خود را برای جلوگیری از خطر سقوط قرار بدیم ....
مثلاً تویه همین کارخانه کیمیا گستر تو شازند اراک .... مطمئناً اگه بریم توي مستنداتشون جستجو کنیم ، مطالب فراوانی رو در مورد ایمنی کار در ارتفاع پیدا میکنیم ،اما اگه یه سیستم "مدیریت ایمنی فرایند " قوی داشتن ، احتمال رخداد همچین انفجاری کمتر بود ، و جون اون 30 (؟) تا کارگر به راحتی گرفته نمیشد ...
اینهارو گفتم تا اینکه خواهشاً ، جایی که ریسک انفجار ، قرار گرفتن دست و پای کارگر بین اجزای ماشین ، و غیره ، بالاتر از ریسک سقوط از ارتفاع هست(معمولاً در کارخانه های صنایع شیمیایی ، قطعه سازی ، خودروسازی و... ) (ونه ساختمانی !) ، اداره ی HSE وقتشو صرف این موضوع کمتر کنه .... این چیزیکه دارم میگم نتیجه ی حوادثی هست که اتفاق افتاده !!

...اصولاً ایمن سازی کار در ارتفاع ، جزء خلاقانه ترین مباحث مربوط به ایمنی هست ... شاید یکی از دلایل اینکه این موضوع در ایران به درستی رعایت نمیشه ... همین باشه !!! (خواهشاً رو این حرفم یکم فکر کنید ...!!)... طبق قانون OSHA در ارتفاع بیشتر از 1.8 متر باید از یک یا چند سیستم حفاظت ازسقوط استفاده بشه ... البته تو خود استاندارد 29CFR1926 subpart M در موردالزامات و شرایط لازم برای سیستم های جلوگیری از سقوط توضیح داده ، ولی درعمل وقتی میخوایم از اون اصول استفاده کنیم ، با گستردگی خاصی تو سیستم های موجود برای جلوگیری از سقوط از ارتفاع و همچنين شرايطي كه درآن اين خطر وجود دارد ..... مواجه میشیم .... متن استاندارد رو میتونید درلینک زیر مطالعه کنید

http://osha.gov/pls/oshaweb/owadisp.show_document?p_table=STANDARDS&p_id=10758

موضوع ديگه اي هم كه تو كنترل خطر سقوط خيلي مهمه .... fall protection planningهست ...در واقع قبل ازاجرايي شدن فعاليتي كه در ارتفاع انجام ميشه ..بايدگروه مهندسي معيني ... علاوه بر فعاليت هايي كه از ديد اجرايي بايد انجام بشه ..(كنترل زمان و هزينه پروژه و... ) بايد به شيوه هاي كنترل خطر سقوط(و ديگر مشكلات ايمني حين كار )بپردازه ... منظورم اينه .. وقتي كه كارداره انجام ميشه .. يه HSE officer نياد تو سايت هي "جيغ" بزنه ..بگه"كمربندت كو "..."بلت (تسمه )بايد عوض بشه " "كار بايد متقوقف بشه تا فلان وسايل و رفتارهاي ايمن انجام بشه " و غيره ... بلكه بايد قبل از انجام كاراين برنامه ريزي ها انجام بشه ... و در حين كار .. اجرا بشه .. در ادامه توضیحی کوتاه بر این استاندارد میدم ....دروحله ی اول ما میخوایم خطر سقوط رو "حذف " (hazard elimination)کنیم ...برای این کار مثلاً به جای اینکه کارگر مجبور بشه در سازه ای که در ارتفاع قرار داره کار کنه ،بهتره سازه در روی زمین مونتاژ بشه و بعد توسط کرین(جرثقیل) به ارتفاع برده بشه ...با این کار کنترل خیلی از خطرات ديگه همبه صورت آلترنيتيو (موازي ) انجام ميشه ، مثلاً برای جلوگیری از استرس هایگرمایی ، سرمایی هم همچین کاری رو میشه انجام داد (سازه در مكاني كه ازلحاظ گرمايي و سرمايي استاندارد هست ساخته بشه (مثلاً در يك سوله ، سازه يمورد نظرساخته بشه ... بعد به محل مورد نظر منتقل بشه ))، اما موضوع مهمی که به وجود می یاد حمل و نقل و نصب ایمن سازه هست ، که می بایست بر طبق اصول مهندسی (engineering work practices) انجام بشه ، مثلاً تو نصب خرپا، اگه تصمیم به این گرفته بشه که خرپا بر روی زمین مونتاژ بشه ، بعد به بالا برای نصب برده بشه ، باید این کار به صورتی انجام بشه که حادثه ی collapse (ریزش سازه) در حين installation رخ نده ... و یا در سازه های دیگه (مثل سازه های نفتی و...) اصول ایمنی حمل و نقل رعایت بشه ...درشرایطی هم توانایی حذف خطر به هر دلیلی (اقتصادی ، ایمنی ، مهندسی ، زمانی،منطقی ، ...) وجود نداره ، در این شرایط ، هدف ما کاهش ریسک تا حدقابل قبول (ALARP=As low as reasonably possible ) هستش ... استاندارد اوشا اولین و بهترین سیستم حفاظتی رو "استفاده از گاردریل "معرفی میکنه (بعد از اینکه نتونستیم توجیح منطقی واسه انجام کار بر روی زمین پیدا کنیم ) ، در واقع در شرایطی که کارگر مجبور به کار در ارتفاع است ، بهترین سیستم ، ایجاد یک پلت فرم (سکوی كار =داربست ) است که باگاردریل مناسب حفاظ گذاری شده است در شکل زیر ابعاد گاردریل ها آورده شده است toprail ها يا نرده هاي بالايي بايد در ارتفاع : 39-45 اينچي (100تا 115سانتي متري ) نصب شوند ...همچنين بايد قرنيزي به ارتفاع 3.5 اينچ نيزتعبيه شود .. تا جلوي سقوط اشياء و وسايل كارگر رو بگيره ..... وبراي محافظت ازسقوط بايد يك midrail هم در قمست مياني نصب شود ...top railها بايدبه اندازه كافي قوي باشد تا جلوي سقوط كارگر رو بگيره ..جنس اون هم ميتونه ميله فلزي ،چوب ، سيم بكسل يا زنجير باشه ... و بايد تحمل نيروي 890نيوتنيرو در 5.1 سانتي متر داشته باشه (البته اگه از طناب هاي ديگه هم استفادهميشه .. بايد تحمل اين وزن رو داشته باشن .... براي اطلاعات بيشتر ميتونيد.. به متن خود استاندارد رجوع كنيد )متاسفانه در بعضي كارگاه ها ازطناب های پلاستیکی معمولی برای handrail (یا toprail) گاردريل استفادهمیشه ... که تحمل وزن کارگر (به همراه بار ) را به هیچ عنوان ندارند ، وحتی در صورت سقوط کارگر و وصل بودن کارگر به این طناب (توسط PFAS (سیستم سقوط از ارتفاع فردی))سبب ایجاد خطر برای کارگران دیگر نیز میشود ...
با تشكر از آقاي مهندس حسين حسيني تبار

No comments: